تانک تزار؛ هیولای روسی که سه چرخ دارد
به گزارش بلاگ پو، این باید اولین تلاش روسیه برای نشان دادن قدرت بزرگ خود از طریق یک تانک غول پیکر باشد (اگر این هیولا را به عنوان یک تانک طبقه بندی کنید).
به گزارش خبرآنلاین، در سال 1912 تنش شدیدی بین بسیاری از کشورهای مختلف در اروپا وجود داشت. آنها می دانستند که نیاز به سلاحی مهیب وجود دارد که دشمنان آینده را بترساند تا آنها مجبور به جنگیدن با این شدت نشوند.
با نزدیک شدن به سال 1913، تنش ها بین کشورهای اصلی اروپا در آن زمان (فرانسه، امپراتوری بریتانیا، آلمان و امپراتوری روسیه) بسیار شدید شد. زمان آماده شدن برای جنگ بعدی فرا رسیده بود که در پی آن جنگ بزرگ یا به عبارت دیگر جنگ جهانی اول خواهد بود.
ایده تانک این بود که می توانست از هر نوع زمین، حتی دریاچه ها و رودخانه ها پیشی بگیرد، بنابراین به غیر از آتش دشمن، هیچ چیز مانع آن نمی شد، حتی مین ها به دلیل چرخ های بزرگ فولادی آن کاملاً منسوخ شده بودند. همچنین قرار بود این چرخ های بزرگ مسئله ای را که تانک های ریل تراک داشتند، که به راحتی آسیب می دید، حل کنند، بنابراین خودرو زرهی را از کار می اندازند.
4 مهندس زبردست از امپراتوری روسیه به نام های نیکولای ژوکوفکی، الکساندر میکولی، نیکولای لبدنکو و بوریس استچکین روی این تانک کار کرده اند. پس از ارائه نقشه ها، نسخه ای در مقیاس کوچک از تانک ساخته شد تا تزار امپراتوری روسیه (نیکلاس دوم روسیه) را نشان دهد که در واقع آخرین تزاری بود که تا کنون زندگی کرده است. تزار از طراحی عجیب تانک و عملکرد آن (حداقل ایده در مقیاس کوچک) بسیار تحت تأثیر قرار گرفت، بنابراین، مهندسان اعلام کردند که اولین نمونه را عملیاتی می کنند.
از آنجایی که تزار حامی این پروژه بود، تصمیم گرفتند آن را تانک تزار بنامند. به هر حال، این کمترین چیزی است که او پس از سرمایه گذاری 250000 روبلی که معادل 30 میلیون دلار آمریکا است، دریافت می کند.
ابعاد نمونه اولیه 18 متر طول، 9 متر ارتفاع و 12 متر عرض بود. دو چرخ غول پیکر فولادی قرار بود هر کدام از یک موتور 240 اسب بخاری استفاده کنند. این هیولا را به حدبیشتر سرعت 11 مایل در ساعت می رساند که با در نظر گرفتن 60 تن فولادی که باید در هر زمینی رانده شود چندان بد نیست.
این تانک قرار بود سه توپ 50 میلی متری در برجک بالایی، دو توپ 60 میلی متری در کناره های بدنه و یک توپ 50 میلی متری دیگر در برجک پایین تانک داشته باشد. قرار بود مسلسل های دیگری در هر طرف بدنه تانک اضافه شود تا مطمئن شود که هیچ پیاده نظام به اندازه کافی نزدیک قرار نمی گیر تا تانک را بمباران کند. این تانک قرار بود با 10 خدمه سرنشین شود تا از پتانسیل کامل خود استفاده کند.
هنگامی که نمونه اولیه در سال 1914 به خاتمه رسید، به مسکو فرستاده شد تا در مقابل کمیسیون به نمایش گذاشته شود. متأسفانه تانک مورد انتظار تزار در میانه تظاهرات به دلیل بسیاری از مسائل فنی نادیده گرفتار شد. با فرا رسیدن جنگ جهانی اول، این پروژه کنار گذاشته شد تا مهندسان بتوانند روی ساخت تسلیحات کارآمدتر برای جنگ تمرکز کنند.
بیشتر شما می پرسید که آیا واقعاً در میدان جنگ کارآمد بوده است یا خیر. مشکل یا نقص اصلی در طراحی مخزن، توزیع نیرو به چرخ های بزرگ است. با توجه به اینکه ما در مورد سال 1914 صحبت می کنیم، دو موتور 250 اسب بخاری ریسک بزرگی بودند و از نظر تئوری باید قدرت فشار دادن 60 تن را داشتند. با این حال، از آنجایی که وزن بیشتر روی چرخ عقب توزیع می شد، کشیدن وزن برای چرخ های جلو بسیار سخت بود.
دومین عیب بزرگی که به آن فکر نمی شد این بود که تانک به دلیل اندازه بزرگش هدف بسیار آسانی برای توپخانه خواهد بود و با چند رگبار منهدم می شود. من معتقدم مهندسان بیشتر روی تأثیر روانی ترساندن دشمن با اندازه تانک تمرکز کردند. از آنجایی که جنگ زرهی هنوز یک مفهوم نسبتاً تازه بود، بیشتر سربازان پیاده نظام نمی دانستند که چگونه در برابر آنها واکنش نشان دهند.
منبع: هیستوری آف یستردی
منبع: فرارو