قبرهای اسرارآمیز و ترسناک جهان: آرامگاه هایی که داستان های وحشتناک خود را روایت می کنند
به گزارش بلاگ پو، در گوشه و کنار جهان، قبرهایی وجود دارند که بیش از یک مکان ساده برای دفن مردگان هستند. این قبرها، چه به خاطر معماری عجیبشان، چه به دلیل داستانهای وحشتناکی که در موردشان گفته میشود، به نقاطی مرموز و گاه ترسناک تبدیل شدهاند. برخی از آنها با افسانههایی از خیانت و انتقام همراهاند، برخی دیگر شاهد رسوم عجیب تدفین بودهاند، و تعدادی نیز همچنان پس از قرنها، گردشگران ماجراجو را به سوی خود میکشانند. در این مقاله، با مجموعهای از قبرهای عجیب و ترسناک جهان آشنا میشوید که هرکدام رازهایی در دل خود پنهان دارند.

قبرهای زیادی در گوشه و کنار جهان وجود دارد که به خاطر افسانه ها و داستان های اسرارآمیزی که درباره آنها مطرح شده است، جزو عجیب ترین قبرهای جهان به شمار می فرایند. قبر و سنگ قبر می تواند باعث ایجاد یک حس ناخوشایند در بعضی از افراد گردد که طبیعی هم هست. قبرها، حس ترس و ناراحت نماینده ای در انسان به وجود می آورند و یادآور مکانی هستند که روزی به آنجا می رویم؛ پس ترجیح می دهیم که اصلا به آن فکر نکنیم. با این حال قبرهایی در جهان وجود دارد که واقعا ترسناک هستند و بعید است که کسی بخواهد از آنها تماشا کند. از قبرهایی که پنجره دارند تا اجساد مومیایی و غیره، همگی می توانند رعب آور باشند، با این حال اگر کنجکاو شده اید که از آنها بیشتر بدانید، با ما همراه باشید.
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.
هرمان هاربند
هرمان هاربند قبل از مرگش، سفارش یک سنگ قبر داد و وقتی از جهان رفت، این سنگ قبر را در باغ های یادبود بث دیوید (Beth David Memorial Gardens) قرار دادند. روی این سنگ قبر نوشته شده است همسرم الینور آرتور کوئینز مثل یک پرنسس زندگی کرد و 20 سال از عمرش را با برترین امکانات به دور جهان سفر کرد. وقتی بینایی خود را از دست دادم، او سعی کرد مرا مسموم کند، همه پول ها و داروهایم را برداشت و مرا تنها و بیمار رها کرد و رفت. معجزه است که از آن شرایط نجات پیدا کردم. مطمئنا او را در بهشت نخواهم دید چراکه او حتما به جهنم می رود.
ماری لاوی
محل آرامش ابدی ماری لاوی، کشیش جادوگر در نیواورلئان، یک مقصد معروف گردشگری به شمار می رود. بازدیدنمایندگان این قبر، همه نوع اشیای تیره را در کنار این قبر می گذارند و روی قبر علامت X سیاه می کشند. ماری لاوی در ایام حیات خود گفته بود که به افرادی که در پی عشق و پول بودند، جادوها و طلسم های زیادی فروخته است.
روزالیا لومباردو
در کاتاکومب های سیسیل، جسد مومیایی و سالم یک کودک دو ساله به نام روزالیا لومباردو وجود دارد که در سال 1920 در اثر بیماری ذات الریه درگذشت و پدرغگین و ناراحتش درخواست کرد که او را مومیایی نمایند. ارگان های درون بدن او تا به امروز دست نخورده به جای مانده است و بعضی معتقدند اگر به او نگاه کنید، می بینید که چشم هایش را برای لحظه ای باز می نماید.
فلورانس ایرنه فورد
فلورانس ایرنه فورد، در قبرستان شهر ناچز در می سی سی پی دفن شده است و گفته می گردد این دختر 10 ساله از طوفان می ترسید و از ترس به آغوش مادرش پناه می برد. وقتی او بر اثر تب زرد از جهان دفت، مادرش قبری برای او ساخت که به وسیله یک راه پله به محل تابوت او می رسید تا بتواند در زمان وقوع طوفان، به تماشا او برود تا نترسد.
دختر بچه گمنام
دو ماهیگیر در سال 1977، با یک کیسه زباله شناور در رودخانه برخورد کردند و آن را برداشتند. درون این کیسه، جسد یک دختر بچه بود. او هیچ هویتی نداشت و در قبرستان اوسکالوسا به خاک سپرده شد. روی سنگ قبر او نوشته شده است دختر بچه گمنامی که در ماه مه 1977 در رودخانه دیلاور پیدا شد.
ماری الیس
ماری الیس اولین بار 186 سال قبل در میان درخت ها و مشرف به رودخانه راریتان به خاک سپرده شد، اما این محل در مدت زمان کوتاهی با تغییر و تحولات زیادی روبه رو شد. در اوایل قرن بیستم، تمام محدوده اطراف این قبر به پارکینگ تبدیل شد و الان یک تکه زمین است که اطرافش چیزی جز سیمان نیست. قبر او هم اکنون در مقابل تئاتر Loews واقع شده است.
لیلی ای گری
قبر لیلی ای گری، در سالت لیک سیتی نهاده شده است و روی سنگ قبر عجیب و غریب آن نوشته شده است: قربانی حیوان 666. همین عبارت باعث به وجود آمدن افسانه های زیادی درباره آن شد و خیلی جذابیت پیدا کرد. تا سالیان سال کسی معنای آن را متوجه نشده بود تا اینکه معلوم شد منظور از حیوان 666، همان دولت بوده است.
جاناتان رید
وقتی همسر جاناتان رید درگذشت، او به این نتیجه رسید که تعهد هنگام ازداوجش مبنی بر اینکه تا زمان مرگ از هم جدا نمی شویم عملی نشده است. از آنجا که علاقه زیادی به همسرش داشت، همراه با اثاثیه، کارت های بازی، مبلمان، عکس ها و حتی طوطی شان به قبر زنش نقل مکان کرد. هزاران نفر در همان سال اول به تماشا او آمدند و جالب است بدانید که تا زمان مرگش به مدت 10 سال در این محل اقامت داشت و در قبری که کنار همسرش گذاشته بود، دفن شد. قبر آن ها در قبرستان اورگرینز در نیویورک سیتی نهاده شده است.
زن غریبه
سنگ قبری در کلیسای سنت پائول اپیسکوپال (St. Paul Episcopal Church) در الکساندریا در ویرجینیا وجود دارد که به خاطر حضور جین دوئی در سال 1816 با بیماری سخت به یک کافه مشهور شد. او و همسرش از افراد حاضر در آنجا خواستند که کسی نام آن ها را فاش نکند. روی سنگ قبر او نوشته شده است به یاد زن غریبه ای که بیماری مهلک باعث مرگ او در روز چهاردهم اکتبر 1816 در سن 23 سال و 8 ماهگی شد. این قبر را همسر دل شکسته اش در این محل قرار داده است که آخرین لحظات زن در آغوش او سپری شد و تمام تلاشش را برای تسکین درد همسرش در بستر مرگ کرد.
سردابه تدفین
سردابه تدفین، یک مقبره خانوادگی در بارابادوس است که همه چیز آن یک قبرستان کاملا معمولی را نشان می دهد؛ به استثنای تابوت های اسرارآمیزی که گفته می شود حرکت می نمایند. کارگران قبرستان متوجه شدند که مهر و موم تابوت از بین رفته و سه تابوت با شدت زیاد به اطراف پرتاب شد ه اند. آن ها هیچ مدرکی مبنی بر مداخله انسان در این حادثه پیدا نکردند. سال ها بعد وقتی که می خواستند جنازه دیگری را در این سردابه به خاک بسپارند، شاهد به هم ریختگی تابوت ها بودند. این موضوع بارها و بارها تکرار شد تا اینکه تابوت ها را به جای دیگری منتقل و دفن کردند.
جوزف للائودت سولر
جوزف للائودت سولر (بوسه مرگ)، مجسمه ای ترسناک و عجیب است که اطلاعات زیادی درباره آن وجود ندارد. این قبر متعلق به مردی است که در سال 1930 در بارسلونا اسپانیا دفن شد و روی سنگ قبر آن نوشته شده است قلب جوان او بالاخره از حرکت ایستاد. خون درون رگ هایش سرد شد و تمام توان و قدرت او از بین رفت. سرنوشت او با افتادن در آغوش مرگ، متعالی شد. آمین.
الکساندر خاباروف
قبر الکساندر خاباروف اصلا هیچ چیز ترسناکی ندارد و سنگ قبر او نشان دهنده تصویر سایز کامل وی است؛ اما ویژگی آن به شخصیت این انسان برمی شود زیرا او رئیس بدنام مافیای روسی بود. بسیاری از روسای مافیا نیز سنگ قبری به همین شکل دارند که بعضی با چهره ای جدی و بعضی لبخند می زنند. اما از همه احمقانه تر، دوربین های مداربسته ای است که در قبر آن ها کارگذاشته شده است تا بازدیدنمایندگان خود را ببینند.
اینز کلارک
قبر اینز کلارک در ایلینوی در شیکاگو و در قبرستان گارسیلاند نهاده شده است. این قبر به این علت اسرارآمیز شده است که اصلا شخصی به نام اینز کلارک در تاریخ اول آگوست 1880 فوت نشده است. علاوه براین، افسانه هایی در خصوص این دختر وجود دارد که مثلا می گوید او در اثر رعد و برق در یک پیک نیک مرده است و از آنجا که او از آن می ترسیده، مجسمه او در زمان رعد وبرق ناپدید می شود.
کیتی جی
کیتی جی در دیوون انگلستان در Exercise Tiger Memorial دفن شده است. او از کودکی یتیم بود و در بیشتر ایام زندگی اش مورد تمسخر، تجاوز و آزار و اذیت نهاده شد. بعد از تجاوز، باردار شد و به خاطر بدنامی نتوانست شغلی پیدا کند. در نهایت از سرناامیدی، خود را در یک انبار به دار آویخت. از آنجا که خودکشی نموده بود، هیچ کلیسایی اجازه تدفین او در زمین خود را نداد و نتیجه او در تقاطع سه محله به خاک سپرده شد. اسرار و افسانه ها و دیده شدن روح سرگردان او در این منطقه حتی تا به امروز نیز ادامه دارد.
پرنسس الیزابت دمیدوف
پرنسس الیزابت دمیدوف، یک اشراف زاده روسی بود که در سن پترزبورگ متولد و ازدواج کرد، اما بعد از طلاقش به پاریس رفت. او در مقبره بسیار بزرگی مدفون است و بر اساس شایعات، او در وصیت نامه خود دیگران را به چالش کشیده است که اگر می توانند یک سال را در قبر او بگذرانند و چنانچه بتوانند از پس این چالش برآیند، همه ثروت او را به دست خواهند آورد.
جایلز کوری
در طول محاکمات جادوگری در سِیْلِم، جایلز کوری را در حالی که سنگ های سنگینی را روی سر او گذاشته بودند، وادار به اعتراف کردند. آخرین کلمات او وزن بیشتر! وزن بیشتر! بود. او اشتباها به جادوگری متهم و اعدام شد. قبر او اکنون به عنوان نمادی از ظلم و بیداد در آن موقع به شمار می رود.
هیلازون تاکتیت
هیلازون تاکتیت، غاری در سرزمین های اشغالی است که محل تدفین زنی 12 هزار ساله است. محققان علاوه بر قبر او، استخوان های چندین حیوان مختلف نظیر لاک پشت، جمجمه های سمور، دم گاو وحشی، استخوان دست یک خرس، بال یک عقاب و استخوان لگن یک پلنگ را نیز پیدا کردند. این مرنام تدفین شامل 6 مرحله برنامه ریزی شده با چندین لایه استخوان بوده است.
نمونه های آزمایشی
سنگ قبری در موسسه آموزش سنترال اوهایو وجود دارد که روی آن فقط کلمه نمونه های آزمایشی (Specimens) نوشته شده است. در گذشته این محل به عنوان قبرستان بیمارستان روانی استان کلمبوس بود. موضوع ترسناک و عجیب در خصوص این قبر در این است که کسی نمی داند چه چیزی در این محل دفن شده است. علاوه بر این، در گذشته بازداشتگاه نوجوانان با تخلفات جدی بوده و داستان های ناراحت نماینده ای درباره این موسسه نظیر تجاوز، آزار شدید و گزارش آزادی کودکان برای افرادی که مرده بودند، مطرح شده است.
تانا توراجا
دیدگاه مردم توراجا نسبت به مرگ، با مردم جهان کاملا فرق دارد. یکی از مراسم های تدفین آنها، درختان کودک نام دارد که جسد نوزادانی که هنوز دندان درنیاورده اند درون سوراخ تنه درخت قرار می گیرد و با یک تکه برگ نخل پوشانده می گردد. باور آنها بر این است که جسد کودک به بخشی از این درخت درمی آید.
سر پرسی فلورنس شلی
مری شلی (نویسنده کتاب فرانکنشتاین) پس از مرگ همسرش، سر پرسی فلورنس شلی، جسد او را سوزاند اما قلبش نسوخت، به همین علت قلب او را همه جا با خود به همراه داشت. در نهایت، این قلب به پسرش رسید. در قبر این پسر به غیر از قلب پدرش که همراهش بوده است، هیچ چیز خاص دیگری وجود ندارد.
کاتاکومب های پاریس
کاتاکومب های پاریس (Catacombs of Paris) در زیر خیابان های این شهر واقع شده است و محل تدفین 6 تا 7 میلیون پاریسی است. در این محل، جمجمه ها و استخوان ها مثل یک دیوار روی هم قرار گرفته اند. بخشی از این کاتاکومب ها برای بازدید عموم باز هستند.
مقبره اولین امپراتور چین
چینی های باستان برای تدفین اولین امپراتور خود، آغاز به ساخت یک مقبره عجیب و غریب کردند که به وسیله مجسمه هایی از ارتش تراکوتا و همینطور رودخانه ای از جیوه روان محافظت می شد. در بالای این مقبره، تله های خیلی زیادی برای افرادی که قصد ورود به آن را داشتند، گذاشته بودند.
کاتاکومب های کاپوچین پالرمو
در کاتاکومب های کاپوچین پالرمو (Capuchin Catacombs of Palermo)، اجساد مردگان را به دیوارها کوبیده اند. در این محل حدود 8000 جسد روی نیمکت ها نشسته اند، روی طبقه ها خوابیده اند یا درون تابوت های باز آرمیده اند.
استودان سدلک
استودان سدلک که به کلیسای استخوان معروف است، قبرستانی در جمهوری چک است که لوستر آن از استخوان هاس بدن انسان ساخته شده است. حدود 40 تا 70 هزار اسکلت انسان در این استودان وجود دارد. در سال 1870 میلادی منبت کاری به نام فرانتیشک رینت (František Rint) از سوی خانواده شوارتزنبرگ (Schwarzenberg) استخدام شد تا کلیسا را با استخوان ها تزئین کند که این تزئینات تا به حال در این کلیسا موجود است.
شهر مردگان
دارگاوس در روسیه را به شهر مردگان می شناسند و با 3 ساعت رانندگی در جاده خطرناک و مخفی آن می توان به این محل رسید. بخش اعظمی از این روستا به خاطر شیوع طاعون، قبرستان و خانه های قرنطینه است و بیماران مبتلا مجبور به اقامت در این خانه ها تا زمان مرگ بودند.
نتیجهگیری:
مرگ همواره بخش اسرارآمیزی از زندگی بشر بوده و قبرها نماد این پایان گریزناپذیر هستند. اما برخی از آنها به دلایل مختلف از یک مکان عادی برای دفن مردگان فراتر رفته و به نمادهایی از افسانه، وحشت و حتی هنر تبدیل شدهاند. از مومیاییهای دستنخورده تا گورهایی که در دل درختان جای گرفتهاند، هر یک از این قبرها روایتگر داستانی منحصربهفرد هستند که ذهن کنجکاو ما را به چالش میکشند. شاید این آرامگاههای ترسناک یادآور این باشند که مرگ، در هر شکل و شمایلی، همچنان بخشی از زندگی است که راه فراری از آن وجود ندارد.