اولین شب سینماماشین چگونه گذشت؟
به گزارش بلاگ پو، دنیای تصویر آنلاین - زهرا منصوری: سه شنبه هفته گذشته بود که روابط عمومی سازمان اوج گفت فیلم سینمایی خروج به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا قرار است در طرح سینما ماشین به نمایش گذاشته گردد، طرحی که البته پیش از انقلاب هم تجربه شده بود این، اما اولین نمایش یک فیلم بعد از انقلاب در قالب آن بود و البته دومین ایده ای که خروج بعد از اکران اینترنتی، پیشگامش می شد تا باز هم عنوان اولین را از آن خود کند.
این طرح البته این روز ها در جهان در حال تجربه است و اتفاقاً در کره جنوبی و آلمان استقبال بسیار خوبی هم از آن شده است. حالا ما هم از قافله عقب نمانده ایم. در این روز هایی که سینما ها به دلیل شیوع بیماری کرونا بسته اند این بهترین استفاده از ظرفیت های موجود است تا رابطه مان با سینما قطع نگردد. هر چند پیش تر انگیزه اصلی مان شکست کرونا بود، اما این روز ها دیگر سعی نموده ایم زندگی مسالمت آمیز با آن را هم تجربه کنیم؛ این را از افزایش تردد افراد در خیابان ها و باز شدن فروشگاه، مراکز تجاری و مغازه ها می توان دریافت و البته از آماری که ارائه می گردد و روز به روز سیر آن نزولی است. سینما در این میان، اما از این قضیه مستثنی است و بازگشایی آن به صورت سابق حالا حالا ها بعید به نظر می رسد؛ بنابراین این یک موضوع عقلانی است که از این ایده های نو استقبال گردد تا این هنر نمیرد.
روایت یک تجربه هیجان انگیز
بعد از انتشار خبر سینماماشین بسیاری به اعضای تیم روابط عمومی اوج بابت این طرح دستمریزاد گفتند. در محافل رسانه ای و مجازی هم بازار مصاحبه درباره آن حسابی داغ بود. همین شد که نتوانستیم از تجربه نگاری اولین شب اجرایی شدن این طرح چشم پوشی کنیم. برای خودم به عنوان خبرنگار سینما این هیجان انگیزترین تجربه شرکت در آئین اکران یک فیلم سینمایی بود.
فیلم حاتمی کیا را پیش از این در جشنواره دیده ام. ما خبرنگار ها البته تقریباً تمام فیلم ها را پشت سر هم در جشنواره می بینیم و از این نظر که دیگر در طول سال فیلمی برای تماشا نداریم برایمان، خوشایند نیست! با این وجود تماشای خروج؛ این فیلم اعتراضی، در ماشین برایم یک تجربه متفاوت است. بیان معایب و محاسن خروج بماند برای بعد، در این گزارش تنها می خواهم مشاهداتم از اولین شب اجرای طرح سینماماشین را روایت کنم.
به صندلی اصلی که می رسیم ماشین های مختلفی را می بینم که اکثراً لاکچری اند، بینشان تک و توک می توانی پراید پیدا کنی البته یک تاکسی هم می بینم که در محل مورد نظر جاگیر می گرددپنجشنبه صبح بلیت فروشی خروج برای سانس های 21:30 و 23:30 آغاز و در همان ساعات ابتدایی ظرفیتش پر می گردد، همین موضوع را خبری و بعد هم با تیم روابط عمومی هماهنگ می کنم تا روز آدینه گزارشی از سینماماشین تهیه کنم. سینما ماشین قرار است با ظرفیت 160 ماشین در هر سانس، در پارکینگ شماره 3 برج میلاد با بلیت 40 هزار تومانی به ازای هر خودرو و با دو نفر سرنشین انجام گردد.
به طرف برج میلاد راه می افتم. محاسباتم برای ترافیک و این داستان ها اشتباه از آب در می آید و خیلی زودتر یعنی در ساعت 20 به پارکینگ شماره 3 برج میلاد می رسم و فکر می کنم فقط این من هستم که این همه زود رسیده ام، اما به محض رسیدن می بینم که صاحبان حدود 10 ماشین از من ذوق زده تر بوده اند و زودتر رسیده اند. البته گروه های مختلف فیلمبرداری و عکاسان هم آمده اند و از همان دقایق ابتدایی آغاز به ضبط و ثبت اتفاقات کردند.
دو ورودی برای پذیرش ماشین ها تعبیه نموده اند، ورودی ها هم شامل سازه هایی قرمز رنگ است که همه خلاقیتشان در این خلاصه شده که دو سه بنر با تصویر فرامرز قریبیان بازیگر نقش یک فیلم رویش بچسبانند! منتظر می مانیم تا ورود بدهند. دور و برم را خوب نگاه می کنم آدم های مختلف با ماشین های متفاوت آمده اند، بیشترشان جوان تر ها هستند، بعضی هایشان انگار هیچ ربطی به سینمای حاتمی کیا و دغدغه هایش ندارند، همان کارگردانی که این سال ها بیشتر معترض بوده و کارنامه اش مملو از فیلم های دفاع مقدسی و مقاومتی است، همان کارگردانی که وقتی 20 سالم بود آنقدر شیفته او و سینمایش بودم که در خبر ها و گزارش هایم گاهی برایش تیتر عمو ابراهیم می زدم، اما حالا در سن 28 سالگی بعضی حرف هایش را نمی فهمم و مثل سابق شیفته اش نیستم، اما همچنان برایم کاریزما دارد.
افطار و سلفی در صف انتظار ورود
باز هم دور و برم را نگاه می کنم، عده ای را می بینم که افطار می نمایند، آن طرف تر دختر و پسری را می بینم که عکس سلفی می گیرند، بعضی ها هم البته به خبر ها توجه ننموده اند و ظرفیت ماشینشان بیشتر از 2 نفر است. تاکید بر حضور 2 نفر در هر خودرو به این دلیل است که سرنشینان پشت دیدشان محدود می گردد و نمی توانند فیلم را به خوبی تماشا نمایند، اما تیم راهنمایی به این موضوع خرده ای نمی گیرند.
حالا تعداد ماشین های منتظر، زیاد هم شده است و کم کم ورود می دهند، اما پیش از ورود هر خودرو، 2 نفری را می بینم که ماسک و گان و دستکش دارند یعنی سر تا پایشان را پوشانده اند و با پمپ آغاز به ضدعفونی کردن سطوح ماشین ها می نمایند. آن طرف تر هم یک آمبولانس برای حوادث غیرمترقبه در حین اکران پارک شده، پلیس برج میلاد هم آمده، اما تنها یک نفر است. او هم دور و بر را خوب نگاه می نماید.
2 نفر در هر صندلی با یک لپ تاپ نشسته اند و مراحل چک بلیت و پلاک را انجام می دهند، این مرحله البته کمی طولانی و حوصله سربر است. تمام تیم راهنمایی نماینده شیلد و دستکش دارند یکی دو نفر هم کاور پوشیده اند و با علمک های قرمز رنگ در دستشان (که اسمش را هم نمی دانم!)، ماشین ها را با نظم خاصی به صندلیشان راهنمایی می نمایند. به صندلی اصلی که می رسیم ماشین های مختلفی را می بینم که اکثراً لاکچری اند، بینشان تک و توک می توانی پراید پیدا کنی البته یک تاکسی هم می بینم که در محل مورد نظر جاگیر می گردد.
فضای پارکینگ با چند پروژکتور کاملاً روشن است، اما در همین فضای اصلی هم هیچ اقلام تبلیغی نمی بینم گویا پیش بینی باد و باران را نموده اند، چون با وزش باد بنر ها به سرعت از جایشان کنده می شوند. هر کدام از ماشین ها آرام آرام در جای مخصوص به خودشان جاگیر می شوند، هیچکدام از سرنشینان از خودروشان پیاده نمی شوند، قاعده مندند و منتظرند تا نمایش فیلم آغاز گردد. بعضی هم موبایلشان را درآورده اند و از این تجربه تازه و نمایشگری که مدام تصویر ابراهیم حاتمی کیا و فرامرز قریبیان را نشان می دهد و رویش نوشته رادیوی خود را روی فرکانس Fm 107/8 بگذارید، فیلم می گیرند.
سرنشین یک خودروی دیگر می گوید این نوع اکران برایم جالب بود و آمدم، به سراغ یک ماشین دیگر می روم، صاحبش تقریباً 25 ساله است و می گوید نگاه نکردم که چه فیلمی به این صورت اکران می گردد فقط آمدم تا این نوع نمایش را تجربه کنم؛ هرکدام دلیلی داشتند، اما عمده دلیل همین تفریح بوددر همین حین از بچه های روابط عمومی می پرسم که آیا حاتمی کیا خودش هم می آید یا خیر که می گویند جلسه دارد و به این سانس نمی رسد، سوال بعدی ام این است که چند خودرو برای مدعوین و مهمانان است که می گویند در این سانس هیچ، ولی در سانس بعدی سه ماشین مهمان داریم.
به سراغ چند نفر می روم تا مصاحبه کوتاهی کنم، پسر 22، 23 ساله ای که به همراه دوستش آمده است، می گوید، چون سینما ها بسته بود آمدیم تا اینجا فیلم ببینیم، سرنشین یک خودروی دیگر می گوید این نوع اکران برایم جالب بود و آمدم، به سراغ یک ماشین دیگر می روم، صاحبش تقریباً 25 ساله است و می گوید نگاه نکردم که چه فیلمی به این صورت اکران می گردد فقط آمدم تا این نوع نمایش را تجربه کنم؛ هرکدام دلیلی داشتند، اما عمده دلیل همین تفریح بود. در این روز های کرونایی که تفریحات کم شده است انگار مردم از هر تفریحی که مطمئن باشند دچار کرونا نمی شوند، استقبال می نمایند.
تقریباً همه ماشین ها جاگیر شده اند، همین جا متوجه می شوم که راه خروج ماشین ها متفاوت و از یک سمت دیگر است این کار را نموده اند تا در سانس بعدی دچار مشکل ورود و خروج ماشین ها و احتمالاً ترافیک نشوند، هرچند در خبر ها عنوان شده بود که ماشین های شاسی بلند در ردیف های عقب تر قرار می گیرند، اما چند تا از همین ها در ردیف جلوترند و چند 206 در ردیف های عقب تر یعنی با این تفاسیر دیدشان صفر می گردد. نکته دیگر این است که جاگیری ماشین ها به گونه ای است که امکان خروج پیش از اتمام فیلم را ندارند و باید آن را تا خاتمه ببینند.
در همین فضا در خبر های غیررسمی بین بچه های خبرنگار گفته می گردد که خوب بد جلف 2، ارتش سری و شنای پروانه هم قرار است به همین شیوه به نمایش دربیایند منتها با بلیت های گران تر.
کم کم تمام پروژکتور ها را خاموش می نمایند، از تماشاگران هم می خواهند که چراغ های ماشینشان را خاموش نمایند. نمایش فیلم در ساعت 21:24 آغاز می گردد، حالا همه جا تاریک مطلق است، نمایشگر هم انصافاً کیفیت خوبی دارد، کمی صدای فیلم را می گردد شنید، دقیقاً متوجه نمی شوم که این پخش صدا به دلیل پایین بودن شیشه بعضی ماشین هاست یا اینکه نمایشگر صدا را پخش می نماید. هندزفری موبایلم را در می آورم، رادیویش را روی فرکانس گفته شده می گذارم و صدا را چک می کنم، صدا هم کیفیت خوبی دارد. برایم جالب است که بدانم این صدا تا شعاع چند متری قابلیت دریافت دارد، این موضوع را از تیم روابط عمومی می پرسم که می گویند تمام این محوطه و افرادی که در برج میلاد هستند می توانند صدا را دریافت نمایند.
باز دور و برم را نگاه می کنم، همه جا سکوت است. دوست دارم بدانم برج میلاد که معروف است برای برنامه های این چنینی همیشه فاکتور به دست است، چقدر برای این نمایش از اوج دریافت نموده است؟ به سراغ محمد ذوقی که این روز ها رشد سازمانی داشته و از مقام مدیر روابط عمومی به دستیار ارشد رئیس سازمان اوج ارتقا پیدا نموده و فرد شماره یک سازمان اوج در اطلاع رسانی های اخیر در فضای رسانه ای بوده است، می روم تا در این باره گپ کوتاهی داشته باشیم.
سینماماشین؛ یک امکان برای سرگرمی سالم
او در شرحات ابتدایی درباره این طرح به خبرنگار مهر می گوید: آخر سال 98 بود که دیدیم سینما ها تعطیل شده است و باید کاری برای فیلم های خودمان، مردم و سینما کنیم. ما به دو اقدام رسیدیم که یکی از آن ها اکران آنلاین و دیگری طرح سینما ماشین بود. سینما ماشین قبل از انقلاب برگزار می شد و در حال حاضر در خارج از کشور در حال پیگیری است، اما بعد از انقلاب این طرح پیگیری نشد ما تصمیم گرفتیم این کار را برای فیلم خروج انجام بدهیم و فکر می کنیم با توجه به شرایطی که مردم دارند و اینکه گویا کرونا حالا حالا ها رفتنی نیست و سال 99 با آن دست درگریبانیم، به نظرم سینما ماشین یک امکان سرگرمی و تفریح سالم برای مردم است.
ذوقی: مسئولان فرهنگی باید فکری به حال سینما نمایند. ما پیش از این هم اوضاع خوبی در اکران نداشتیم. فیلمسازان زیادی معترض به شرایط اکران فیلمشان بودند به طوری که به اندازه فیلم های نمایش داده شده، آثاری داشتیم که پشت سد اکران می مانند. سال جاری با این شرایط تدبیر مسئولان ارشاد چیست؟ ذوقی البته تأکید دارد: از سوی دیگر مسئولان فرهنگی باید فکری به حال سینما نمایند. ما پیش از این هم اوضاع خوبی در اکران نداشتیم. فیلمسازان زیادی معترض به شرایط اکران فیلمشان بودند به طوری که به اندازه فیلم های نمایش داده شده، آثاری داشتیم که پشت سد اکران می مانند. سال جاری با این شرایط تدبیر مسئولان ارشاد چیست؟ ما برای فیلم خودمان این تدبیر را نموده ایم و استقبال از سانس های اول خوب بوده است از همین رو مشغول آنالیز و امکان سنجی هستیم که این اتفاق را در نقاط دیگر رقم بزنیم.
نمی خواستیم سینماماشین لاکچری باشد!
وی اضافه کرد: سینما ماشین یک نکته مهم دارد و برای اینکه چرخ این صنعت بچرخد باید معادلات اقتصادی آن درست باشد. ما شنیدیم بعضی از دوستان دیگر هم در تدارک این طرح هستند. این طرح دو نکته دارد یکی اینکه ممکن است به شرایط کنسرت نزدیک گردد یعنی قیمت بلیت ها 80 و 100 هزار تومان باشد، اما ما نمی خواستیم این چنین باشد، چون اگر قیمت بلیت از حدی بیشتر باشد برای عموم مردم سخت می گردد که در این وضع اقتصادی در این طرح شرکت نمایند. ما نمی خواستیم سینما ماشین یک امکان لاکچری باشد.
دستیار ارشد رئیس سازمان اوج ادامه داد: به همین خاطر معادله اقتصادی که دنبالش بودیم این بود که با جذب اسپانسر های مختلف اعم از غیرفرهنگی و اقتصادی و با لحاظ مسئولیت های اجتماعی که دارند این کار را انجام بدهیم. اگر سینماماشین بتواند اسپانسر جذب کند به نظرم سودده است و این چرخه ادامه پیدا می نماید اگر به طور مطلق اسپانسر پیدا ننمایند، متولیان ناگزیرند که بلیت ها را گران نمایند. کوشش ما این است که قیمت بلیت را کم نگه داریم و در عین حال یک چرخه سودده باشد، البته تا حالا توانستیم این کار را کنیم و برایمان آورده اقتصادی داشته است. برای این یک هفته، ده شبی که قرار است خروج در برج میلاد اکران داشته باشد توانسته ایم شرکت بهران را به عنوان اسپانسر پای کار بیاوریم. همچنین مشغول مذاکره با اسپانسر های دیگر برای اجرای این طرح در نقاط دیگر هستیم. به نظرم اگر طراحی مان را دقیق کنیم، چند شب از اجرایش بگذرد، بازخورد ها را ببینیم و بتوانیم بعضی نقاط ضعف را اصلاح کنیم به نظرم سینماماشین می تواند یک امکانی برای تفریح مردم در چند ماه از سال باشد.
برج میلاد پولی از اوج نگرفت
ذوقی بیان کرد: برج میلاد برای این طرح از ما پول نگرفت و به صورت مشارکتی در حال اجرای این طرح هستیم البته قرار است درصدی از فروش و اسپانسر را به متولیان این برج بدهیم. شرکت سینمایی نور تابان هم در این طرح با ما همراه شده و قرار است برای فیلم های دیگر که اتفاقاً برای اوج نیستند این طرح را پیگیری کند. درباره اجرای این طرح را برای فیلم های دیگر اوج هم فکر می کنیم البته این نکته وجود دارد که فیلم هایی که قرار است در سینما ماشین به نمایش گذاشته شوند باید در حال اکران باشند یعنی نمی گردد الان فیلمی در سینما ماشین اکران گردد و صاحبانش بگویند قرار است 3 ماه دیگر در سینما ها به نمایش در بیایند یا اکران اینترنتی شوند. البته اکران سینما ماشین امن تر است ضمن اینکه تجربه جذابی برای مخاطبان است و خیلی ها کنجکاو می شوند تا یکی دو باری آن را تجربه نمایند.
وی در خاتمه شرح داد: ما اعتقادی داریم مبنی بر اینکه با ساختن اتمسفر برنامه، فضای سالم و امنی شکل می گیرد یعنی لزومی ندارد تک تک ماشین ها با چراغ چک شوند. همین که مجری این برنامه اوج و فیلم برای حاتمی کیاست، فضا را می گردد ارزیابی کرد. ضمن اینکه داخل ماشین حریم خصوصی است و فکر می کنم مردم ما انقدر با فرهنگ هستند که آداب این برنامه ها را بدانند.
استقبال از سینماماشین فوق العاده بود
آن سوتر پیمان انوشه مدیر مارکتینگ سایت سینماتیکت را می بینم، به سراغ او هم می روم تا درباره این طرح تازه متولد شده با هم صحبت کنیم.
صفحه خروج و سینماماشین در سایت سینماتیکت در حدود 2 ساعت بیش از 70 هزار بازدید داشت و این موضوع بسیار جالب بود، اگر فیلم های بیشتری به این طرح اضافه گردد استقبال بیشتری را هم شاهد خواهیم بودوی به خبرنگار مهر می گوید: با توجه به اینکه در چند وقت اخیر سینما ها تعطیل بوده اند و مردم احتیاج به تفریح دارند، استقبال فوق العاده ای از این طرح شد. صفحه خروج و سینماماشین در سایت سینماتیکت در حدود 2 ساعت بیش از 70 هزار بازدید داشت و این موضوع بسیار جالب بود، به نظرم اگر فیلم های بیشتری به این طرح اضافه گردد استقبال بیشتری را هم شاهد خواهیم بود. ما کمی مسائل فنی داشتیم که حلش کردیم، چون یک پروژه سرعتی بود. ضمن اینکه سانس اول فیلم در ساعت 9 صبح در یک ساعت سولد اوت شد.
وی اضافه کرد: اگر سایز نمایشگر عظیم تر گردد ماشین های بیشتری را می گردد پذیرا بود. البته باید کمی چینش ماشین ها را اصلاح کنیم در این صورت دید بهتر خواهد شد این مدل سینما در کل جهان مرسوم است برای مثال در کره جنوبی و آمریکا بسیار جا افتاده و استقبال خوبی هم از آن می گردد البته این طرح در کشور های دیگر در خارج از شهر ها انجام می گردد، چون بحث بودجه و محل نمایش را دارند.
انوشه بیان کرد: احتمالاً در ماه های آینده تعداد محوطه های نمایش دهنده سینما ماشین به 20 محوطه برسد. همین حالا حدود 8 گروه سینمایی آمده اند و ما با آن ها مذاکره کرد ایم تا فیلم ها را در محوطه آن ها به نمایش بگذاریم.
مدیر مارکتینگ سینماتیکت در خاتمه اظهار کرد: قرار است چند خاصیت به طرح سینما ماشین اضافه کنیم، چون نبود امکان انتخاب صندلی چند فرصت می دهد یکی اینکه ما می توانیم به ترتیب ورود و ارتفاع ماشین ها، آن ها را در صندلی ها جاگیر کنیم، این کار جلوی ترافیک را می گیرد و دید افراد را بهتر می نماید. بحث بوفه آنلاین هم یکی دیگر از موارد است برای مثال ما می توانیم خودمان بسته ها را ضدعفونی کنیم و آن ها را به صورت پکیج در اختیار خودرو ها قرار بدهیم. به نظرم حتی بعد از کرونا هم سینما ماشین می تواند یک تفریح بسیار جذاب برای مخاطبان باشد.
بعد از اتمام گزارش با توجه به اینکه ماشینم را در سوی دیگر پارک نموده ام من کمی زودتر از محوطه خارج می شوم. اما وقتی به میدان آرش می رسم ماشین های زیادی را می بینم که خیلی زودتر برای تماشای فیلم در سانس دوم آمده اند و منتظرند تا در های ورودی باز گردد و به پارکینگ شماره سه برای تماشای خروج بروند.
منبع: برترین ها