سریال دیوار به دیوار 2؛ برند جذابی که سوخت
به گزارش بلاگ پو، روزنامه هفت صبح - مرجان فاطمی: سریال دیوار به دیوار 2 با وجود فراهم بودن تمام امکانات فراوری، در فصل دوم نتوانست موفقیت فصل اول را تکرار کند و در جایگاه قابل قبولی بایستد. همزمان با پخش قسمت های پایانی این سریال، دلایل عدم موفقیت آن را آنالیز می کنیم.
پیش عایدی
نوروز 96 دیوار به دیوار عنوان برترین سریال نوروزی تلویزیون را روی پیشانی داشت. سامان مقدم با همراهی خشایار الوند دست روی بازیگران قابل قبولی گذاشت و قصه مجذوب کنندهی از زندگی چند خانواده کنار هم در یک خانه ویلایی بزرگ تعریف کرد. مجذوب کنندهیت سریال به اندازه ای بود که شبکه سه از آنها خواست تا فصل دوم سریال را هم بسازند. همه مطمئن بودیم به خاطر مجذوب کنندهیت شخصیت ها و توانایی تیم فراوری، فصل دوم این سریال قطعا مجذوب کنندهتر از فصل اول می گردد و سال جاری رقیب مطمئنی برای مرکز 5 است.
ماحصل کار اما اثر موفقی از آب در نیامد؛ نه انتظارها را برآورده کرد و نه در جایگاه رقابت با مرکز نهاده شد. درست است که دلایلی مثل همزمانی با پخش کلاه قرمزی یا انتخاب ساعت نامناسب بازپخش شانس این سریال را برای دیده شدن کمتر کرد اما عدم موفقیت آن به دلایلی فراتر از این موارد ربط داشت. گرچه با تمام این اوصاف اثر قابل قبول تری نسبت به تعطیلات رویایی و هیئت مدیره بود.
نبود داستان مجذوب کننده
دیوار به دیوار در فصل اول هم داستان واحدی نداشت. در واقع با خرده داستان هایش روبرو بودیم که هر بار افراد مختلف این خانه را درگیر می کرد و نهایتا به انتها می رسید. طبیعی بود که برای فصل اول یک سریال این فرمول جواب دهد چون مخاطبان بیشتر از هر چیز در پی آشنایی با ابعاد مختلف کاراکترها و شناخت زندگی آنها بودند. در فصل دوم اما قضیه فرق می کرد. حالا دیگر یکسری کاراکتر داشتیم که آنها را کاملا می شناختیم و منتظر بودیم که قصه ای مجذوب کننده از آنها ببینیم. دل مان می خواست با خرده داستان های مجذوب کننده تر و هیجان انگیزتری غافلگیر شویم. اما نه از قصه مجذوب کننده خبری بود و نه پای داستان غافلگیر کننده ای به میان آمد.
داستان های کوتاهی روایت شد که شاید گهگاه مجذوب کنندهیت هایی داشتند و خنده ای هم روی لب های مان می آوردند اما درجه یک نبودند و معمولی بودن شان یک اندازه توی ذوق می زد. شاید دلیل اصلی این مسئله، سرعت عمل بالای نویسندگان در امر آماده سازی فیلمنامه بوده است. همانطور که تهیه کننده سریال گفته، فیلمنامه ها روز به روز آماده می شده و خب طبیعی است که با عجله، اثر مجذوب کنندهی ساخته نگردد.
عدم استفاده درست از کاراکترهای مجذوب کننده
یکی از ویژگی های مهم فصل اول دیوار به دیوار مجذوب کنندهیت کاراکترها بود. سامان مقدم چند شخصیت کلیدی و مجذوب کننده به مخاطبانش معرفی نموده و ویژگی های جالبی برای هر کدام شان در نظر گرفت. شخصیت های بهرام، شاهرخ، پارمیدا و پوران آنقدر مورد توجه نهاده شدند که خیلی ها صرفا به خاطر آنها سریال را دنبال می کردند. در فصل دوم فضا کاملا باز بود که مقدم از این کاراکترهای مجذوب کننده به برترین شکل ممکن استفاده کند و در قصه ای متفاوت به آنها بپردازد
اما استفاده درستی از این شخصیت ها نشد. شخصیت پارمیدا به سمت اغراق رفت، شاهرخ درجا زد و پوران هم بعد از ازدواج رگه های کمدی اش را از دست داد و به یک کاراکتر کاملا معمولی تبدیل شد. به نظر می رسید نویسندگان مجموعه، تمام تمرکزشان را روی مجذوب کنندهیت کاراکتر بهرام گذاشته بودند و با این حال بهرام هم نتوانست به اندازه فصل اول متفاوت ظاهر گردد. به طور کلی می توان گفت کاراکترهای مجذوب کننده فصل اول در دیوار به دیوار 2 درجا زدند و سایر شخصیت ها هم موفقیتی در جذب مخاطبان نداشتند.
کم شدن بار کمدی
در کمدی های آپارتمانی مثل دیوار به دیوار موقعیت و جنس کمدی اهمیت زیادی دارند. این سریال در فصل اول موقعیت های کمدی جالبی طراحی کرد و با پرداخت دقیق شخصیت ها سعی کرد از مخاطبانش به خوبی خنده بگیرد اما در فصل دوم از بستر کمدی فاصله گرفت و بیشتر به یک اثر اجتماعی تبدیل شد. از آنجایی که قصه های مجذوب کنندهی نداشت، حتی به عنوان یک اثر اجتماعی هم خودش را پیدا نکرد. در واقع با یک اثر بلاتکلیف روبرو بودیم. مجموعه ای از چند شخصیت کمدی که داخل بستری رئال حرکت می کردند و هیچ نخ تسبیحی عناصر مختلف آن را به هم متصل نمی کرد.
اندازه موقعیت های کمدی پایین امد و شوخی ها و تیکه انداختن ها و غافلگیری ها هم یا خیلی معمولی بودند یا توقع مخاطبان فصل قبل را برآورده نمی کردند. بارها اتفاق می افتاد که در یک قسمت کامل دیوار به دیوار 2 اثری از یک سکانس خنده دار هم نبود. همانطور که در بخش قبل بیشتر بار کمدی سریال روی دوش بهرام قرار داشت و همین مسئله، شرایط را سخت تر می کرد.
ناکارآمدی شخصیت های تازه
در فصل دوم خبری از امیر مهدی ژوله نبود و شخصیت زامیاد عملا از سریال حذف شد. درست است که زامیاد جزو شخصیت های درجه یک دیوار به دیوار نبود و با حذفش ضربه زیادی به کار وارد نشد اما به هر حال بخشی از بار کمدی سریال با رفتن او کم شد. با رفتن او، سام نوری به یکی از بازیگران ثابت سریال تبدیل شد و پای دو شخصیت تازه با بازی علی قرمان زاده و میترا حجار هم به سریال باز شد.
علی قربان زاده و میترا حجار با این که بازیگران قابل قبولی هستند اما کمدین نیستند و طنازی خاصی ندارند. آنها به عنوان دو شخصیت کاملا جدی به کار ورود کردند و باعث شدند فضای سریال به واسطه حضورشان، رنگ جدی تری به خودش بگیرد و در واقع بعد از حذف زامیاد و درجا زدن شخصیت های مجذوب کننده فصل اول، بازی جدی بازیگران تازه هم مزید بر دلیل شد تا سریال حالت کمدی و سرخوشانه ای نداشته باشد، حتی شخصیت خواستگار آتوسا و مادرش هم طنازی خاصی نداشتند و حضورشان هیچ کمکی به مجذوب کنندهیت فضای داستان نکرد.
نکات مثبت سریال
دیوار به دیوار 2 با رقیب بسیار قدرتمندی مثل مرکز 5 روبرو بود و در عین حال باید با سریال کارگردان هایی مثل علیرضا امینی و مازیار میری هم رقابت می کرد. همان اندازه که از قدرت مرکز 5 ضربه دید، توانست در مقایسه با دو سریال دیگر استاندارد ظاهر گردد و در جایگاه بالاتری بایستد. دیوار به دیوار با وجود ضعف هایی که در فصل دوم داشت، اثر استانداردی بود. مخاطب از تماشای آن خسته نمی شد و احساس بیهودگی نمی کرد. بازیگرها سطح استاندارد بازی را حفظ می کردند و طراحی صحنه و لباس سریال کاملا قابل قبول بود.
همانطور که گفتیم خرده قصه های دیوار به دیوار 2 با وجود این که مُهر عالی روی پیشانی نداشتند، از استاندارد پایین تر نیامدند و سطح میانه شان را حفظ کردند. در واقع می توانیم بگوییم که این سریال می توانست به عنوان یک اثر تازه روی آنتن برود اما مسئله اینجا بود که فصل اول آن، انتظارها را بدجوری بالا برد و فصل دوم به پای آن نمی رسید.
پ
منبع: برترین ها