کشف جاذبه های باکو: سفری به قلب تپنده تاریخ و معماری مدرن آذربایجان

به گزارش بلاگ پو، باکو، پایتخت آذربایجان، شهری است سرشار از تضادهای شگفت‌انگیز و دراماتیک. اینجا مکانی است که دیوارهای قلعه‌ای متعلق به قرن دوازدهم میلادی، در سایه آسمان‌خراش‌های درخشان و شعله‌مانندی قد علم کرده‌اند که نماد قرن بیست و یکم هستند. باکو را می‌توان «فرزند معماری پاریس و دبی» توصیف کرد که البته «ژن‌های دوران شوروی» نیز به وضوح در پس‌زمینه آن شناور است؛ شهری که در آن شرق و غرب به شکلی یکپارچه و در عین حال پرآشوب در هم می‌آمیزند.

کشف جاذبه های باکو: سفری به قلب تپنده تاریخ و معماری مدرن آذربایجان

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.

این شهر که در شرقی‌ترین نقطه آذربایجان واقع شده و به دریای خزر پیشروی کرده، هویتی دوگانه دارد که آن را منحصر به فرد می‌سازد. از یک سو، روح باستانی شهر قرار دارد که از تاریخی غنی از آیین پرستش آتش، تجارت در جاده ابریشم و حکومت شروانشاهان نیرو می‌گیرد. از سوی دیگر، جاه‌طلبی مدرن آن قرار دارد که با دو رونق نفتی پیاپی، یکی در اواخر قرن نوزدهم و دیگری در اوایل قرن بیست و یکم، تأمین مالی شده است. این دوگانگی صرفاً یک تقابل ساده نیست، بلکه جوهره اصلی شخصیت بی‌همتای باکو را تشکیل می‌دهد.

این تضاد در تمام جنبه‌های شهر قابل مشاهده است: بوتیک‌های لوکس و هتل‌های مدرن خیابان نظامی در کنار بازار محلی و سنتی «تازه بازار» قرار گرفته‌اند. صنایع دستی سنتی در چند قدمی استودیوهای هنرمندان معاصر به فروش می‌رسند. حتی موزه فرش، بنایی مدرن که به شکل یک فرش لوله‌شده طراحی شده، آثاری از قرن هفدهم را در خود جای داده است. این معماری، یک گاه‌شمار فیزیکی از تاریخ سیاسی و فرهنگی شهر است. قدم زدن در باکو به معنای سفری در زمان است؛ سفری که در آن سه لایه متمایز از نفوذ تاریخی، هویت شهر را شکل داده‌اند. لایه اول، دوران «پاریسی» یا اولین رونق نفتی است که در آن بارون‌های نفتی محلی، عمارت‌های باشکوهی به سبک اروپایی (گوتیک و باروک) ساختند تا از پایتخت‌های غربی تقلید کنند. لایه دوم، «ژن‌های شوروی» است؛ هفتاد سال حاکمیت که این توسعه را متوقف کرد، عمارت‌ها را مصادره نمود و سبکی کارکردی و اغلب یکپارچه را تحمیل کرد که نمادی از سرکوب هویت ملی بود. لایه سوم، دوران «دبی» یا دومین رونق نفتی پس از سال 2006 است که بودجه موج جدیدی از معماری فوق مدرن و آثار معماران برجسته جهانی را فراهم کرده است. این لایه، نماد самоутверدی هویت ملی در صحنه جهانی پس از فروپاشی شوروی است. این «ترکیب پرآشوب»، شاهدی بصری بر این نیروهای تاریخی متوالی و گاه متضاد است که باکو را به شهری تبدیل کرده که در آن شعله‌های گذشته، آینده را روشن می‌کنند.

ایچری‌شهر: قدم زدن در هزاران سال تاریخ در میان دیوارهای قلعه

در قلب باکو، منطقه‌ای به نام ایچری‌شهر (شهر درونی یا شهر قدیم) قرار دارد که به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده و هسته تاریخی پایتخت آذربایجان را تشکیل می‌دهد. این منطقه، یک هزارتوی زنده و پویا از کوچه‌های باریک، مساجد باستانی، کاروانسراهای بازسازی‌شده و حمام‌های تاریخی است که همگی در آغوش دیوارهای دفاعی قرن دوازدهمی محصور شده‌اند. ایچری‌شهر تنها یک محوطه تاریخی نیست، بلکه یک شهر زنده است که حدود 3000 نفر در آن سکونت دارند و زندگی روزمره در کنار فروشگاه‌های فرش و غرفه‌های غذا در جریان است.

اهمیت این منطقه در عمق تاریخی آن نهفته است. این مکان از دوران پارینه‌سنگی مسکونی بوده و شواهدی از حضور فرهنگی زرتشتیان، ساسانیان، اعراب، ایرانیان، شروانیان، عثمانیان و روس‌ها را در خود جای داده است که یک تابلوی غنی از میراث فرهنگی مستمر را به نمایش می‌گذارد. این تداوم فرهنگی، ایچری‌شهر را به نمونه‌ای برجسته و نادر از یک مجموعه شهری تاریخی تبدیل کرده است.

با این حال، مسیر حفظ این میراث همواره هموار نبوده است. ایچری‌شهر که اولین میراث جهانی یونسکو در آذربایجان بود و در سال 2000 به ثبت رسید، تنها سه سال بعد به دلیل آسیب‌های ناشی از زلزله نوامبر 2000، تلاش‌های مرمتی «مشکوک» و فشارهای توسعه شهری، در فهرست میراث جهانی در خطر قرار گرفت. این رویداد نشان‌دهنده تنش میان مدرنیزاسیون سریع دولتی و فرآیند دقیق و کندتر حفاظت از میراث اصیل بود. اما آذربایجان با تلاش‌های گسترده توانست در سال 2009 این مجموعه را از فهرست خطر خارج کند. این چرخه کامل، از ثبت تا خطر و سپس بهبودی، داستانی مدرن از یک ملت پساشوروی را روایت می‌کند که در حال یادگیری و مذاکره برای مدیریت گران‌بهاترین میراث خود در مواجهه با تغییرات عظیم است.

کاخ شروانشاهان: جواهری از ماسه‌سنگ و قدرت قرون وسطی

در بلندترین نقطه ایچری‌شهر، کاخ شروانشاهان، مقر سلسله حاکم بر شمال شرقی آذربایجان در قرون وسطی، قرار دارد. این مجموعه که ساخت آن در قرن پانزدهم پس از انتقال پایتخت به باکو توسط شروانشاه ابراهیم اول آغاز شد، یک ساختمان واحد نیست، بلکه مجموعه‌ای گسترده شامل 9 بنای متمایز است: ساختمان اصلی کاخ، دیوان‌خانه (دادگاه یا سالن پذیرایی)، مقبره درویش، دروازه شرقی (درگاه)، مسجد شاه با مناره‌اش، مسجد کیقباد، سردابه‌های خانوادگی، حمام و آب‌انبار (اوودان).

معماری این مجموعه نمونه‌ای برجسته از سبک شیروان-آبشرون است که با فرم‌های کلاسیک و دقیق، سنگ‌کاری استادانه که در آن اتصالات تقریباً نامرئی هستند، و استفاده از سنگ آهک روشن محلی به نام «سنگ آفتابی» آبشرون که با گذشت زمان به رنگ طلایی-اُخرایی درمی‌آید، مشخص می‌شود. درگاه باشکوه کاخ با کنده‌کاری‌های پیچیده از برگ‌های انجیر و مو و مدالیون‌های خوشنویسی پنهان، توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند. یکی از داستان‌های جذاب این کاخ، مربوط به معمار آن، «معمار علی» است که نام خود را به صورت پنهانی در کتیبه‌ای حک کرده بود که تنها در انعکاس آینه قابل خواندن بود تا از خشم شاه در امان بماند.

تاریخ این کاخ نیز مانند بسیاری از بناهای منطقه، پر از فراز و نشیب بوده است. در سال 1501 توسط صفویان غارت شد، در بمباران‌های روس‌ها آسیب دید و در دوران امپراتوری روسیه به عنوان سربازخانه نظامی مورد استفاده قرار گرفت تا اینکه سرانجام به عنوان یک موزه بازسازی شد.

قلعه دختر: نگهبان افسانه‌ها و اسرار

برج سنگی استوانه‌ای به ارتفاع 29 متر معروف به قلعه دختر (قیز قالاسی)، برجسته‌ترین نماد تاریخی باکو است که بر فراز آن می‌توان خلیج باکو و شهر قدیم را نظاره کرد. این برج در هاله‌ای از رمز و راز فرو رفته است و بزرگترین معمای آن، قدمت و هدف ساخت آن است. تخمین‌ها در مورد تاریخ ساخت آن از قرن هفتم پیش از میلاد تا قرن دوازدهم میلادی متغیر است، بازه‌ای زمانی که نزدیک به دو هزار سال را در بر می‌گیرد.

نظریه‌های متعددی در مورد کاربری این برج وجود دارد: یک قلعه دفاعی، یک معبد زرتشتی یا «برج خاموشی» برای تدفین آسمانی، یک رصدخانه نجومی، یا معبدی برای آناهیتا، الهه باستانی آب و باروری. وجود عناصر ساختمانی ساسانی، شواهدی را برای قدمت آن در قرن پنجم تا ششم میلادی ارائه می‌دهد.

با این حال، این افسانه‌های غنی پیرامون برج هستند که آن را زنده نگه داشته‌اند. این افسانه‌ها صرفاً داستان‌های عامیانه نیستند، بلکه آثاری فرهنگی هستند که پنجره‌ای به گذشته پیش از اسلام و زرتشتی منطقه می‌گشایند. مشهورترین افسانه، داستان دختری با موهای آتشین است که مردم باکو را از بردگی نجات داد. این داستان به طور مستقیم برج را به آتش، عنصر مرکزی آیین زرتشت، و آذربایجان را به عنوان «سرزمین آتش» پیوند می‌دهد. افسانه دیگر، داستان پادشاهی است که قصد ازدواج با دختر خود را داشت و دختر برای به تعویق انداختن این وصلت، ساخت برج را درخواست کرد و پس از اتمام آن، خود را از بالای برج به دریا افکند. به عقیده محققان، این داستان ممکن است بازتابی از رسوم آیینی ازدواج‌های درون‌خاندانی برای حفظ سلسله‌های باستانی پیش از نفوذ اسلام باشد. حتی نام «قلعه دختر» نیز مورد بحث است؛ ممکن است به معنای قلعه‌ای برای دفاع زنان باشد، یا به ریشه کلمه «گال» به معنای «آتش افروختن» در فولکلور محلی اشاره داشته باشد که نظریه معبد آتش بودن آن را تقویت می‌کند. این افسانه‌ها نوعی حافظه جمعی را شکل می‌دهند که ایده‌های فرهنگی و مذهبی یک گذشته دور را حفظ کرده‌اند و برج به عنوان لنگری فیزیکی برای این روایات غیر اسلامی عمل می‌کند و رازآلودگی آن، این داستان‌های کهن را زنده نگه داشته است.

باکوی جدید: شکل‌دهی به خط آسمانی قرن بیست و یکم

سفر ما در زمان ادامه می‌یابد و از کوچه‌های تنگ ایچری‌شهر به چشم‌انداز گسترده باکوی مدرن منتقل می‌شویم. دومین رونق نفتی پس از سال 2006، باکو را به «بوته آزمایش معماری» تبدیل کرده است. این معماری جدید، بیانیه‌ای آگاهانه از یک هویت ملی آینده‌نگر و پسا شوروی است که به طور استراتژیک برای پاک کردن گذشته شوروی و نمایش چهره‌ای جدید به جهان طراحی شده است. این بناها نه فقط برای مردم باکو، بلکه برای جهانیان ساخته شده‌اند؛ نمادهایی که هدفشان تغییر تصورات از آذربایجان، از یک جمهوری سابق شوروی به یک ملت پویا، مدرن و غنی از نظر فرهنگی است. این یک شکل از دیپلماسی معماری است.

نام مکان

دوره / معمار

ویژگی شاخص

موقعیت

کاخ شروانشاهان

قرن پانزدهم، شروانشاهان

مجموعه معماری شیروان-آبشرون

ایچری‌شهر (شهر قدیم)

قلعه دختر

قرن هفتم تا دوازدهم (مورد بحث)

برج سنگی استوانه‌ای پوشیده از اسرار

ایچری‌شهر (شهر قدیم)

برج‌های شعله

2012، HOK International

سه آسمان‌خراش به شکل شعله با نمای LED

مشرف به خلیج باکو

مرکز حیدر علی‌اف

2012، Zaha Hadid Architects

طراحی نئو-فوتوریستی سیال و منحنی‌شکل

نزدیک مرکز شهر

موزه فرش آذربایجان

2014، Franz Janz

ساختمانی به شکل یک فرش لوله‌شده

بلوار باکو

مرکز حیدر علی‌اف: قصیده زاها حدید در ستایش سیالیت

یکی از برجسته‌ترین نمونه‌های معماری مدرن باکو، مرکز حیدر علی‌اف، شاهکار معمار فقید، زاها حدید است که به دلیل فقدان کامل خطوط مستقیم در طراحی‌اش شهرت دارد. این بنا یک فرم سیال را به نمایش می‌گذارد که از توپوگرافی طبیعی منظره اطراف سرچشمه می‌گیرد و میدان عمومی بیرونی را به طور یکپارچه به فضای داخلی متصل می‌کند.

طراحی این مرکز به طور آگاهانه با «معماری خشک و اغلب یادمانی دوران شوروی» که دهه‌ها بر باکو حاکم بود، قطع رابطه می‌کند و در عوض، بیانگر حساسیت‌های فرهنگ آذری و خوش‌بینی ملتی است که به آینده چشم دوخته است. این طراحی از معماری تاریخی اسلامی الهام گرفته است، نه از طریق تقلید، بلکه با تفسیری معاصر از روابط سیال و یکپارچه میان فرش‌ها، دیوارها و گنبدها که با الگوهای خوشنویسی و تزئینی به هم پیوسته‌اند. این بنا که یک شگفتی فنی نیز محسوب می‌شود و از ترکیب سازه بتنی و یک سیستم قاب فضایی برای ایجاد فرم آزاد خود بهره می‌برد، نه تنها یک مرکز فرهنگی، بلکه نمادی از گسست آذربایجان از گذشته شوروی و حرکت به سوی یک هویت جهانی و آینده‌نگر است.

برج‌های شعله: بازآفرینی مدرن یک نماد باستانی

سه آسمان‌خراش مواج و شیشه‌ای-آبی رنگ که به برج‌های شعله معروفند، به نماد اصلی خط آسمان مدرن باکو تبدیل شده‌اند. الهام‌بخش شکل شعله‌مانند این برج‌ها، تاریخ پرستش آتش در آذربایجان و منابع عظیم گاز طبیعی آن بوده است که هم میراث باستانی و هم شکوفایی مدرن مبتنی بر انرژی را به نمایش می‌گذارد.

این سه برج، با وجود ظاهر مشابه، کاربری‌های متفاوتی دارند: بلندترین برج، یک ساختمان مسکونی 39 طبقه با آپارتمان‌های لوکس است؛ برج دیگر یک هتل 36 طبقه و سومی یک برج اداری تجاری است که همگی توسط یک سکوی تجاری-تفریحی به هم متصل شده‌اند. شگفتی اصلی این برج‌ها، نمای بیرونی آن‌هاست که با بیش از 10000 چراغ LED پوشانده شده است. این نما در شب، برج‌ها را به یک پرده نمایش غول‌پیکر تبدیل می‌کند که حرکت آتش، پرچم مواج آذربایجان و تصاویر دیگر را به نمایش می‌گذارد و آن را به نمادی پویا و زنده تبدیل می‌کند که از سراسر شهر قابل مشاهده است. این برج‌ها نماد باستانی آتش را از زمینه مذهبی آن جدا کرده و آن را به عنوان نشانه‌ای از قدرت انرژی مدرن و ثروت ملی بازتعریف می‌کنند.

نگهبانان فرهنگ: سفری در میان موزه‌های باکو

موسسات فرهنگی باکو تنها مخازنی برای نگهداری آثار باستانی نیستند، بلکه خودشان بیانیه‌های معماری هستند که به روایت داستان شهر کمک می‌کنند.

موزه فرش آذربایجان: جایی که هنر در معماری تنیده شده است

موزه فرش آذربایجان، که اولین موزه تخصصی فرش در جهان است و در سال 1967 تأسیس شد، در ساختمانی منحصر به فرد به طراحی معمار اتریشی، فرانتس یانتس، قرار دارد. این بنا به شکل یک فرش غول‌پیکر و لوله‌شده طراحی شده است، به طوری که نمای بیرونی آن، محتوای درونی‌اش را فریاد می‌زند.

این موزه دارای مجموعه عظیمی با بیش از 10000 قلم اثر شامل فرش‌های پرزدار و تخت‌باف، جواهرات و فلزکاری است. هنر قالی‌بافی آذربایجان به عنوان میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده و این فرش‌ها نه تنها برای تزئین، بلکه به عنوان عایق، جهیزیه و نماد موقعیت اجتماعی به کار می‌رفته‌اند. در این موزه، بازدیدکنندگان با مکاتب مختلف منطقه‌ای قالی‌بافی (شیروان، گنجه، باکو، قوبا) و معانی نمادهای رایج مانند «بوته»، اژدها و درخت زندگی آشنا می‌شوند و نقش موزه در حفظ فنون سنتی بافندگی و رنگرزی را مشاهده می‌کنند.

موزه ملی تاریخ آذربایجان: در کاخ یک بارون نفتی

موزه ملی تاریخ آذربایجان در عمارت مجلل حاجی زین‌العابدین تقی‌اف، یکی از مشهورترین بارون‌های نفتی دوران اولین رونق نفتی، واقع شده است. داستان زندگی تقی‌اف، از فقر تا ثروت، که فرزند یک دهقان بی‌سواد بود و به یکی از ثروتمندترین مردان جهان تبدیل شد، خود چارچوبی روایی برای درک آن دوران از ثروت افسانه‌ای و رقابت‌های معماری در باکو در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم فراهم می‌کند. مصادره این کاخ توسط شوروی‌ها لایه‌ای از درام تاریخی را به این داستان می‌افزاید.

این موزه مجموعه وسیعی با حدود 300,000 اثر را در خود جای داده است که کل تاریخ آذربایجان از عصر حجر تا به امروز را پوشش می‌دهد. مجموعه‌های کلیدی آن شامل باستان‌شناسی، قوم‌نگاری، سکه‌شناسی (با بیش از 150,000 سکه)، اسلحه و پرچم‌های تاریخی است که بازدیدکنندگان را به سفری عمیق در تاریخ این سرزمین می‌برد.

پژواک آتش باستان: گشت و گذار در شبه‌جزیره آبشرون

سفر ما با خروج از مرکز شهر باکو به سمت شبه‌جزیره آبشرون ادامه می‌یابد تا از مکان‌هایی بازدید کنیم که مستقیماً به هویت باستانی آذربایجان به عنوان «سرزمین آتش» و ریشه‌های عمیق ماقبل تاریخ آن متصل هستند.

قوبوستان: تابلویی ماقبل تاریخ از سنگ و گِل

پارک ملی قوبوستان، یک میراث جهانی یونسکو که در حدود یک ساعت رانندگی از باکو قرار دارد، دارای طبیعتی دوگانه و شگفت‌انگیز است. از یک سو، این منطقه میزبان هزاران سنگ‌نگاره ماقبل تاریخ (پتروگلیف) است که برخی از آنها قدمتی تا 40,000 سال دارند. این کنده‌کاری‌های روی صخره‌ها، سندی گرانبها از زندگی باستان هستند که صحنه‌های شکار، رقص‌های آیینی، حیوانات و انسان‌ها را به تصویر می‌کشند. موزه موجود در محل نیز اطلاعات جامعی در مورد این آثار ارائه می‌دهد.

از سوی دیگر، در نزدیکی این منطقه، منظره‌ای سورئال و ماه‌گونه از آتشفشان‌های گلی قرار دارد. آذربایجان میزبان نزدیک به نیمی از آتشفشان‌های گلی جهان است که برخلاف آتشفشان‌های ماگمایی، توسط گازهای زیرزمینی تشکیل شده و عموماً سرد هستند و به آرامی حباب زده و گل غلیظی را به بیرون می‌ریزند. بازدید از این آتشفشان‌ها، که اغلب با خودروهای لادای دوران شوروی انجام می‌شود، تجربه‌ای ماجراجویانه و فراموش‌نشدنی است.

آتشگاه و یانار داغ: قدرت پایدار شعله ابدی

بازدید از آتشگاه و یانار داغ، دو مرحله متفاوت از چرخه حیات یک پدیده طبیعی مقدس را به نمایش می‌گذارد. این دو مکان با هم، یک قوس روایی کامل را از طبیعت خام به دین سازمان‌یافته و سپس به حافظه تاریخی نشان می‌دهند.

معبد آتشگاه در منطقه سوراخانی، نمونه‌ای از نهادینه شدن این پدیده طبیعی است. اگرچه ساختار فعلی آن در قرن هفدهم و هجدهم توسط بازرگانان و زائران هندو (مرتبط با سیک‌ها و پارسیان) ساخته شده، اما این مکان از دوران باستان یک مکان مقدس برای زرتشتیان بوده است. ساختار پنج‌ضلعی منحصر به فرد آن با یک محراب مرکزی بر روی یک خروجی گاز طبیعی، شعله را در یک ساختار آیینی محصور کرده بود. وجود کتیبه‌هایی به خط هندی در کنار تاریخ زرتشتی، گذشته آن را به عنوان یک مرکز معنوی چندفرهنگی برجسته می‌کند. این واقعیت که شعله طبیعی در قرن نوزدهم به دلیل بهره‌برداری از منابع گاز خاموش شد و اکنون به صورت مصنوعی روشن نگه داشته می‌شود، یک جزئیات تاریخی مهم است که انتقال آن از یک مکان مقدس زنده به یک بنای تاریخی موزه‌ای را نشان می‌دهد.

در مقابل، یانار داغ (کوه سوزان) یک نمایش خام و طبیعی‌تر است: دامنه‌ای که در آن یک آتش طبیعی برای هزاران سال به طور مداوم در حال سوختن بوده و شعله‌های آن صخره‌ها را می‌لیسند و منظره‌ای مسحورکننده، به ویژه هنگام غروب، ایجاد می‌کنند. یانار داغ خود پدیده طبیعی الهام‌بخش است، در حالی که آتشگاه، دین سازمان‌یافته‌ای است که از آن پدیده متولد شده است.

ریتم‌های زندگی مدرن: تجربه روح پر جنب و جوش باکو

در بخش پایانی سفرمان، به نبض معاصر شهر بازمی‌گردیم و فضاهایی را کشف می‌کنیم که ساکنان و گردشگران، باکوی مدرن را در آن تجربه می‌کنند.

بلوار باکو (پارک ملی دنیزکناری)، تفرجگاهی به طول 5 کیلومتر در امتداد دریای خزر، مرکز اصلی تفریح و سرگرمی است. جاذبه‌های کلیدی آن شامل «چشم باکو» (چرخ و فلک)، مراکز خرید پارک بلوار و دنیز مال، «ونیز کوچک» با کانال‌های живописные آن، و کافه‌ها و رستوران‌های متعدد است. این بلوار همچنین یک کریدور فرهنگی است که موزه فرش و مرکز بین‌المللی مقام را در خود جای داده است.

خیابان نظامی و میدان فواره‌ها، قلب زندگی پیاده‌رو در مرکز باکو هستند که با بوتیک‌های انحصاری، میدان‌های سرسبز و فضایی پرجنب و جوش برای قدم زدن، به ویژه در شب‌ها، شناخته می‌شوند. برای تکمیل این تجربه، چشیدن طعم غذاهای آذربایجانی ضروری است. به طور خاص، «شاه پلو» (پلو تاج) به عنوان یک غذای نمادین که باید حتماً امتحان شود، معرفی می‌گردد.

نتیجه‌گیری: روایت ناتمام باکو

باکو شهری با دو هویت متضاد و جدا از هم نیست، بلکه مکانی است که در آن باستان و آینده‌نگری در یک گفتگوی دائمی و پویا قرار دارند. داستان این شهر ایستا نیست؛ روایتی است که همچنان در حال آشکار شدن است، جایی که ثروت حاصل از خاک آن به طور مداوم برای بازتعریف خط آسمان و جایگاهش در جهان به کار گرفته می‌شود، در حالی که ریشه‌های عمیق تاریخی‌اش محکم در زمین زیرین باقی مانده‌اند. باکو شهری است که همزمان بی‌زمان و بی‌وقفه رو به جلو حرکت می‌کند و هر بازدیدکننده‌ای را با این پارادوکس شگفت‌انگیز مسحور خود می‌سازد.

انتشار: 22 تیر 1404 بروزرسانی: 22 تیر 1404 گردآورنده: blogpo.ir شناسه مطلب: 10047

به "کشف جاذبه های باکو: سفری به قلب تپنده تاریخ و معماری مدرن آذربایجان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "کشف جاذبه های باکو: سفری به قلب تپنده تاریخ و معماری مدرن آذربایجان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید