جنگِ روایت بر سر روایتِ جنگ
به گزارش بلاگ پو، کربلا، محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. اصل کربلا کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یک بار چشم باز نکنید و بینید صورتِ نظام، اسلامی مانده است.

گروه دانشگاه خبرنگاران، مجتبی نامخواه؛ هر نهضتی که بر مدار نبرد همیشه حق و باطل شکل می گیرد، از فردای مرحله خون، جنگ جدیدی خواهد داشت که محور این جنگ بحث پیغام است. پس از خون هم نهضت ادامه دارد و این بار مسئله اصلی نهضت جدید، روایت نهضت پیشین است. درست از عصر عاشورا جنگ روایت آغاز شد و موضوع جنگِ روایت، روایتِ جنگ است.
جبهه باطل، در روایت و تفسیر خود از واقعه عاشورا یک هسته مرکزی دارد؛ آن نقطه کانونی این است که یک نظم اسلامی در جامعه وجود داشته و شورش گر علیه آن خارجی یا خوارج است. جبهه امام حسین(ع) اما میخواهد اثبات کند کدام نظم اسلامی؟ این نظم ظاهرش اسلامی بود اما در باطن روابط کاملاً فاسد سیاسی و مالی و غیره وجود داشت.
اصل کربلا محصول تطور قهقرایی و تدریجی یک انقلاب است. جامعه اسلامی به جایی می رسد که مفاهیم باقی هستند، اما از درون تهی شده اند. اصل کربلا کربلا یک هشدار بود نسبت به این فرایند که یک بار چشم باز نکنید و بینید صورتِ نظام، اسلامی مانده است؛ و به همین دلیل شورش علیه آن خروج و خوارج شدن خوانده میگردد اما در باطن، این اباعبدالله(ع) است که خارجی و شورشی است و ابن شریح ها هستند که مفتی و قاضی شده اند.
پس از جنگ خون، اگر از جنگ پیغام و روایت غفلت گردد، بازیای آغاز می گردد که جای جلاد و شهید را عوض می کند. برخلاف تصور، نقطهی آغاز این تغییر قهقرایی مذمتِ شهیدان از سوی جلادها نیست؛ نقطه آغاز این است که جلادها گریه کن شهیدان می شوند! اتفاقی که در ماجرای کربلا رخ داد و رهبران نهضتِ روایت در برابر آن ایستادند.
این جلادها چه کسانی بودند؟ یک دسته از جلادها نخبگان و اهالی کوفه بودند: بعضی که در میدان بودند و بعضی هم با سکوت خودشان زمینه ساز بودند. امروز هر دو دسته هم لعن می شوند. هم می گوییم لعن الله امة اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک و هم کسانی را لعن می کنیم که به ظاهر در میدان نبودند و صرفاً زمینه ساز بودند؛ به تعبیر زیارت عاشورا ممهدین بودند.
وقتی جلادهای کوفه می خواستند گریه کن شهید شوند، امام سجاد(ع) اعتراض کردند که اَتَنُوحُونَ وَ تَبْکُونَ مِنْ اَجْلِنا، فَمَنِ الَّذی قَتَلَنا؟؛ گریه جلاد برای شهید اما مصداق دیگری هم داشت. گریه عمر بن سعد! حضرت زینب کبری(س) بالای گودال قتلگاه خطاب به او فرمودند: أَیُقْتَلُ ابُوعَبْدِاللَّهِوَأَنْتَتَنْظُرُ إِلَیْهِ؟؛ در مقاتل آمده که در این جا جلاد هم برای شهید گریه کرد.
مسئله جنگ روایت ها، اگر جدی تر از اصل جنگ نباشد، کم اهمیت تر هم نیست. راه حل اقدام در جنگ روایت هم دو کار است: رفتن سراغ امام و رفتن سراغ امتی که در راه امام شهید شدند.
اگر عاشورا آنچنان روایت گردد که این تطور قهقرایی ولی آرام انقلاب درک گردد؛ اگر سخنان امام حسین(ع) در صحرای منا که فرمود: فَأَمّا حَقَّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعتُم ، وأمّا حَقَّکُم بِزَعمِکُم فَطَلَبتُم خوانده گردد. اگر این فریاد که می گفت: أَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ فی أیدیهِم، فَمِن بَینِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ و بَینَ مُستَضعَفٍ عَلى مَعیشَتِهِ مَغلوبٍ. شنیده گردد و درک گردد؛ دیگر بی تفاوت های در برابر آرمان حسین(ع) نمیتوانند نوحه خوان و گریه کن آن باشند. نمی توان در جامعه ای که بعضی برای خود حقوق های کلان بردارند و کارگرانی حقوق اندکشان را ماه ها نگیرند و به حقوق و سپرده های مستضعفین دست درازی گردد.
همین ماجرای جنگ روایت، در دفاع مقدس ما هم هست. آنجا هم جنگی داریم از جنس حق و باطل. آنجا هم مسئله جنگ روایت مطرح است. از همان آغازین گام های انتها دفاع مقدس، این جنگ تازه آغاز می گردد. پیغام امام خمینی برای حج سال 1366، در 12 مرداد و تنها چند روز پس از تصویب قطعنامه 598 در سازمان ملل در 29 تیر ماه منتشر شده است. از این پیغام تا پیغام حج سال 1367 که پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران منتشر شده و همچنین پیغام های پس از آن تا رحلت امام را که می بینیم، سراسر پر است از کوشش های امام خمینی برای روایتِ اصیل دفاع مقدس. از جمله مهم ترین استدلال ها و مضامینی که امام خمینی در این زمینه پیش می کشند، مفهوم جنگ فقر و غناست. امام خمینی در پیغام حج 66 از نهضت مقدس جنگ فقر و غنا به مثابه چارچوب کلان تحلیل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می نویسند. در پیغام حج 67 می نویسند: امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا آغاز شده است؛ در پیغام دیگری می نویسند: جنگ ما جنگ فقر و غنا بود؛ همه اینها برای این بود که فردایی نیاید که روایت جنگ بگردد یک روایت بی بو و بی خاصیتی که هر کسی موافق آن بگردد و حتی برای کسب مآغازیت برای زد و بند ها و حقوق های کلان و بنگاه مالی و تجارت شان، بشوند چفیه بنداز و گریه کن و مخلص شهدای دفاع مقدس!
راه مغلوبه نشدن در جنگ روایتِ دفاع مقدس، همان راه کاری است که عرض شد رفتن سراغ متن بیانات و عملکردهای امام و امتی که جنگ اول را رقم زدند. اگر در تفسیر قیام به امامِ قیام و پس از آن به رهبر جنگِ روایت رجوع نکنیم، اگر متن گفتارها و کردارهای امت مبارز را به دقت واکاوی نکنیم، ممکن است به جایی برسیم که بی تفاوت های جنگِ دیروز بشوند نوحه خوان و گریه کن آن و به این واسطه ما را از جنگ امروز غافل نمایند.
اگر بدون پیش فرض هایی که بی تفاوت ها برایمان ساخته اند سراغ شهدا به عنوان نماینده امتِ جنگ دیروز برویم، به خوبی می بینیم که در متن رفتار آن ها هم این جنگ فقر و غنا هست. به عنوان نمونه حسین علم الهدی را که به دقت بخوانیم می بینیم هم یاری به فقیر دارد، هم مبارزه با ظلم. هم نگاه اجتماعی دارد، هم نگاه معرفتی. هم سیاست و کنش گری سیاسی برایش مسئله است و هم شام شب فلان فقیر در مناطق محروم شهر. هم نهج البلاغه و هم اسلحه. هم پژوهش کردن و مطالعه کردن و مقاله نوشتن و درس گفتن و سخنرانی کردن و برنامه رادیویی داشتن و کلاس برگزار کردن؛ هم درگیر شدن با مدیران لیبرال و درست کردن پرونده برای مدیران خطاکارِ بر سریز قدرت و نقد سیاسی کردن و البته افشاگری کردن. شبیه کاری که با احمد مدنی کرد. این الگوهای برخاسته از روایتِ صحیح این دو جنگ است که احتیاج مبرم امروز ماست.
مجتبی نامخواه - دبیر سابق جنبش عدالتخواه دانشجویی
انتشار یادداشت های دانشجویی به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط خبرنگاران نیست و صرفاً منعکس نماینده نظرات گروه ها و فعالین دانشجویی است.
منبع: خبرگزاری دانشجوdorezamin.com: دور زمین | سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده! تور ارزان، تور لحظه آخری، اروپا، تور تایلند، تور مالزی، تور دبی، تور ترکیه
thailandro.ir: تایلند: سفر به کشور زیباییهای جنوب شرق آسیا، بانکوک، پوکت، پاتایا، سامویی، کرابی
asiaro.ir: آسیا رو: سفر به آسیا، جنوب شرقی آسیا، آسای مرکزی و خاورمیانه