سابرِمسا: هنر اسپانیایی گفتگو و زندگی پای میز غذا

به گزارش بلاگ پو، در یک رستوران شلوغ در سویا یا مادرید، ساعت از سه بعد از ظهر گذشته است. بشقاب‌ها مدت‌هاست که جمع شده‌اند، اما میزها همچنان پر از مشتریانی است که با شور و حرارت در حال گفتگو هستند. صدای خنده‌ها، بحث‌های پرشور و به هم خوردن فنجان‌های قهوه در فضا پیچیده است. برای یک ناظر خارجی، این صحنه ممکن است نشانی از خدمات کند رستوران باشد، اما در واقع، این یک آیین فرهنگی عمیق در اوج خود است. این پدیده، که در قلب فرهنگ اسپانیا جای دارد، نامی مشخص دارد: سابرِمسا (sobremesa).

سابرِمسا: هنر اسپانیایی گفتگو و زندگی پای میز غذا
برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با bestcanadatours.com مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.

ترجمه تحت‌اللفظی سابرِمسا «روی میز» است. اما این واژه، مانند بسیاری از مفاهیم فرهنگی غنی، معنایی بسیار عمیق‌تر و تقریباً غیرقابل ترجمه را در خود جای داده است.

سابرِمسا به هنر درنگ کردن پای میز پس از پایان غذا، برای گفتگو، معاشرت و لذت بردن از همراهی یکدیگر اشاره دارد. این فقط یک عادت نیست؛ بلکه یک بخش رسمی و ارزشمند از زندگی روزمره است. وجود یک کلمه مشخص برای این عمل نشان می‌دهد که این سنت چقدر در آگاهی جمعی اسپانیایی‌ها ریشه‌دار و مهم است و آن را از عادات مشابه در فرهنگ‌های دیگر متمایز می‌کند.

سابرِمسا یک اتفاق تصادفی نیست، بلکه یک فلسفه است؛ فلسفه‌ای که ارتباط انسانی را بر بهره‌وری صرف ترجیح می‌دهد، برای زمان ارزشی متفاوت قائل است و در تقابل با هنجارهای شتاب‌زده و کارآمدی‌محور بسیاری از جوامع مدرن قرار می‌گیرد. این سنت، پنجره‌ای است به روح اسپانیا، جایی که زندگی با آهنگی متفاوت نواخته می‌شود.

ریتم یک روز اسپانیایی: بستری برای سابرِمسا

برای درک عمیق سابرِمسا، ابتدا باید با ریتم منحصربه‌فرد زندگی روزمره در اسپانیا آشنا شد؛ الگویی که با مدل کاری 9 تا 5 رایج در بسیاری از کشورها تفاوت اساسی دارد. این تفاوت تنها یک انتخاب فرهنگی نیست، بلکه ریشه در یک ناهنجاری تاریخی شگفت‌انگیز دارد. در سال 1940، در دوران جنگ جهانی دوم، اسپانیا منطقه زمانی خود را برای هماهنگی با آلمان نازی به زمان اروپای مرکزی تغییر داد. این تصمیم، کشور را از نظر جغرافیایی در منطقه زمانی اشتباهی قرار داد، همان منطقه‌ای که پرتغال و بریتانیا در آن قرار دارند. این تغییر یک‌ساعته به جلو، بدون آنکه ساعت بیولوژیک مردم و موقعیت خورشید در آسمان تغییری کند، باعث شد ناهاری که در ساعت 1 بعد از ظهر صرف می‌شد به ساعت 2 و شامی که در ساعت 8 شب خورده می‌شد به ساعت 9 شب موکول شود. این زنجیره از پیامدها، ساختار منحصربه‌فرد وعده‌های غذایی اسپانیا را شکل داد که بستر اصلی

سابرِمسا است.

این ریتم روزانه مانند یک نمایش پنج پرده‌ای آشپزی اجرا می‌شود. روز با desayuno (صبحانه) آغاز می‌شود که معمولاً بسیار سبک است و شامل یک فنجان قهوه و یک شیرینی یا نان تست می‌شود. بسیاری از اسپانیایی‌ها حدود ساعت 10 تا 11 صبح، یک صبحانه دوم یا

almuerzo مفصل‌تر شامل پنیر، گوشت یا ساندویچ میل می‌کنند. اما رویداد اصلی روز،

la comida (ناهار) است. این وعده که بین ساعت 2 تا 4 بعد از ظهر سرو می‌شود، بزرگترین و مهم‌ترین وعده غذایی روز است و اغلب به آن «غذا» (the meal) می‌گویند، گویی تنها وعده واقعی روز است. ناهار اسپانیایی معمولاً چند مرحله‌ای است: یک پیش‌غذای سبک مانند سوپ یا سالاد، یک غذای اصلی سنگین شامل گوشت یا ماهی، و در نهایت دسر، که همگی با نان و شراب همراهی می‌شوند.

این ناهار سنگین به طور طبیعی نیاز به یک استراحت برای هضم را ایجاب می‌کند. از نظر تاریخی، این استراحت همان

siesta (خواب نیمروزی) معروف بود که راهی برای فرار از گرمای طاقت‌فرسای بعد از ظهر، به‌ویژه در جامعه‌ای کشاورزی، محسوب می‌شد. امروزه در شهرهای بزرگ و مدرن، اگرچه استراحت طولانی بعد از ناهار همچنان پابرجاست، اما خود خواب نیمروزی کمتر رایج شده و جای خود را به

سابرِمسا داده است. در واقع،

سابرِمسا تکامل اجتماعی سیِستا است. فاصله طولانی بین ناهار دیروقت و شام بسیار دیروقت، نیاز به یک میان‌وعده دیگر را ایجاد کرده است: merienda که حدود ساعت 5 تا 6:30 بعد از ظهر صرف می‌شود و می‌تواند شامل شیرینی‌هایی مانند چوروس یا یک ساندویچ کوچک باشد. در نهایت،

cena (شام)، که وعده‌ای بسیار سبک‌تر است، بین ساعت 9 شب تا نیمه‌شب خورده می‌شود و اغلب شامل تاپاس، سالاد یا یک غذای ساده است. این ساختار زمانی منحصربه‌فرد، که از یک تصمیم تاریخی نشأت گرفته، فضایی طبیعی و محافظت‌شده برای شکوفایی سنت

سابرِمسا فراهم کرده است.

روح سابرِمسا: هنر بی‌شتاب ارتباط

در قلب فلسفه سابرِمسا این اصل نهفته است که چگونه غذا می‌خوریم به اندازه چه می‌خوریم اهمیت دارد. در این فرهنگ، گفتگو به اندازه خود غذا یک عنصر حیاتی از تجربه ناهار یا شام است.

سابرِمسا فضایی برای گپ‌های سطحی و روزمره نیست؛ بلکه پناهگاهی است برای داستان‌سرایی، مناظره‌های پرشور، خنده‌های از ته دل و گفتگوهای عمیق و معنادار. این همان زمانی است که مسائل خانوادگی مورد بحث قرار می‌گیرد، دیدگاه‌های سیاسی به اشتراک گذاشته می‌شود، و دوستی‌ها شکل می‌گیرد یا عمیق‌تر می‌شود.

در دنیای پرشتاب و دیجیتالی امروز، سابرِمسا به عنوان یک آیین قدرتمند و آنالوگ برای تقویت ارتباطات انسانی عمل می‌کند. این زمانی است که تلفن‌های همراه کنار گذاشته می‌شوند و افراد کاملاً در لحظه حال و در کنار یکدیگر حضور دارند. این عمل پیوندهای خانوادگی و اجتماعی را تقویت می‌کند و خاطرات مشترکی می‌سازد که بسیار فراتر از خود وعده غذایی است. این سنت تنها به آخر هفته‌ها محدود نمی‌شود؛

سابرِمسا بخشی جدایی‌ناپذیر از ناهارهای کاری در طول هفته نیز هست. در فرهنگ کسب‌وکار اسپانیا، ایجاد یک رابطه شخصی و شناخت طرف مقابل، پیش‌نیازی برای انجام معاملات تجاری است و سابرِمسا بستر ایده‌آل برای این منظور را فراهم می‌کند.

این رویکرد در ظاهر ممکن است ناکارآمد به نظر برسد. در فرهنگی که برای بهینه‌سازی و بهره‌وری ارزش قائل است، ساعت‌ها نشستن پای میز پس از غذا اتلاف وقت محسوب می‌شود. اما در اسپانیا، این زمان «غیرمولد» در واقع بسیار «مولد» است. این یک سرمایه‌گذاری زمانی است که بازدهی آن سرمایه اجتماعی و عاطفی است؛ سرمایه‌ای که فرهنگ اسپانیا به اندازه سرمایه مالی برای آن ارزش قائل است. بسیاری از معاملات تجاری مهم در طول همین گفتگوهای طولانی بسته می‌شوند، پیوندهای خانوادگی مستحکم‌تر می‌گردد و سلامت روان از طریق کاهش استرس و ایجاد حس تعلق بهبود می‌یابد. بنابراین،

سابرِمسا یک فعالیت تفریحی صرف نیست، بلکه ابزاری بنیادین برای زندگی اجتماعی و حتی اقتصادی است.

یکی از بارزترین نشانه‌های این فرهنگ در رستوران‌ها قابل مشاهده است. در اسپانیا، عجله دادن به مشتریان بی‌ادبی تلقی می‌شود. پیشخدمت هرگز صورت‌حساب را بدون درخواست صریح مشتری روی میز نمی‌آورد، زیرا این کار به معنای بیرون راندن آنها و بی‌احترامی به سابرِمسا است. این رفتار که ممکن است برای گردشگران گیج‌کننده باشد، بخشی اساسی از مهمان‌نوازی اسپانیایی است. رستوران‌ها خود را میزبان این آیین اجتماعی می‌دانند و فضا را برای وقوع آن فراهم می‌کنند. به همین دلیل است که گاهی اوقات پیدا کردن میز خالی در رستوران‌ها ممکن است زمان‌بر باشد؛ هیچ‌کس نمی‌داند

سابرِمسای یک میز چقدر طول خواهد کشید.

طعم سابرِمسا: مزه‌هایی که باقی می‌مانند

سابرِمسا بر سر یک میز خالی اتفاق نمی‌افتد. این آیین، خوراکی‌ها و نوشیدنی‌های خاص خود را دارد که به طولانی شدن و لذت‌بخش‌تر شدن آن کمک می‌کنند. معمولاً پس از صرف دسر، که هرگز همزمان با قهوه سرو نمی‌شود، نوبت به قهوه می‌رسد که آغازگر رسمی سابرِمسا است. اسپانیایی‌ها قهوه‌های خود را به اشکال مختلفی سفارش می‌دهند:

café solo (اسپرسو)، café cortado (اسپرسو با مقدار کمی شیر) یا café con leche (قهوه با شیر فراوان، شبیه به لاته).

پس از قهوه، نوبت به digestivo یا chupito (یک شات کوچک لیکور) می‌رسد. این نوشیدنی‌های الکلی که به هضم غذا کمک می‌کنند، بهانه دیگری برای ادامه گفتگو هستند. انتخاب این نوشیدنی‌ها تصادفی نیست و عمیقاً با هویت منطقه‌ای گره خورده است. هر منطقه از اسپانیا، لیکور خاص خود را دارد که داستانی از جغرافیا و تاریخ آن سرزمین را روایت می‌کند.

در گالیسیا، منطقه‌ای سرسبز در شمال غربی اسپانیا که به تاکستان‌هایش معروف است، Orujo (اوروخو) پادشاه بی‌چون‌وچرای میزهای سابرِمسا است. این نوشیدنی قوی از تقطیر تفاله انگور (پوست، هسته و ساقه) پس از شراب‌گیری به دست می‌آید و نمادی از تدبیر و بهره‌وری این منطقه است.

اوروخو در انواع مختلفی عرضه می‌شود: Orujo Blanco (اوروخو سفید) که خالص و بسیار قوی است؛ Orujo de Hierbas (اوروخو گیاهی) که با ترکیبی از گیاهان معطر محلی طعم‌دار شده و ملایم‌تر است؛ Crema de Orujo (کرم اوروخو) که یک لیکور خامه‌ای، شیرین و با درصد الکل پایین‌تر است؛ و Licor Café (لیکور قهوه) که از ترکیب اوروخو با قهوه به دست می‌آید.

در جنوب، در اندلس، سرزمین فلامنکو و آفتاب، Brandy de Jerez (برندی خِرِس) حرف اول را می‌زند. این برندی مشهور در بشکه‌هایی که قبلاً برای کهنه‌سازی شراب شری استفاده شده‌اند، با سیستم solera به عمل می‌آید و طعمی غنی و منحصربه‌فرد پیدا می‌کند. برندهای معروفی مانند Cardenal Mendoza و Carlos I از بهترین نمونه‌های آن هستند. علاوه بر برندی، لیکور با طعم انیسون به نام

Anís نیز در این منطقه محبوب است و گاهی آن را با برندی ترکیب کرده و نوشیدنی به نام sol y sombra (آفتاب و سایه) می‌سازند.

در کشور باسک و ناوارا در شمال، Patxaran (پاچارن) نوشیدنی سنتی پس از غذاست. این لیکور قرمز رنگ از خیساندن میوه‌های وحشی آلوچه (sloe berries) در نوشیدنی با طعم انیسون تهیه می‌شود و طعمی ترش و شیرین دارد.

در کاتالونیا نیز نوشیدنی‌های خاصی برای پایان دادن به وعده غذایی وجود دارد. Crema Catalana Liqueur نسخه‌ای نوشیدنی از دسر معروف کاتالان (کرم بروله) است و Aromes de Montserrat یک لیکور گیاهی است که دستور تهیه آن توسط راهبان صومعه مونتسرات با استفاده از گیاهان کوهی محلی ابداع شده است.

علاوه بر نوشیدنی‌ها، گاهی شیرینی‌جات نیز در طول سابرِمسا سرو می‌شوند، به‌ویژه در مناسبت‌های خاص مانند کریسمس که turrón (نوعی نوقا) و polvorones (شیرینی‌های شکننده) روی میز قرار می‌گیرند. در دیگر ایام سال نیز شیرینی‌هایی مانند

mantecadas (کیک‌های کوچک شبیه مافین) یا tejas y cigarillos (شیرینی‌های بادامی ترد) ممکن است همراه قهوه و لیکور باشند. در گذشته، کشیدن سیگار برگ نیز بخشی از این آیین طولانی پس از غذا، به‌ویژه در میان مردان، بوده است.

ملتی از ملت‌ها: سابرِمسا در جوامع خودمختار اسپانیا

اسپانیا یک کشور یکپارچه نیست، بلکه مجموعه‌ای از «ملیت‌ها» و مناطق خودمختار با زبان‌ها، تاریخ‌ها و هویت‌های فرهنگی متمایز است. این تنوع غنی در نحوه اجرای سنت

سابرِمسا نیز بازتاب می‌یابد. در حالی که اصل درنگ کردن و گفتگو یک ویژگی مشترک در سراسر اسپانیاست، جزئیات این آیین-از نوشیدنی‌های مصرفی گرفته تا زبان گفتگو و حتی نام محلی آن-به ابزاری برای ابراز و تقویت هویت‌های منطقه‌ای تبدیل می‌شود.

در اندلس، با ریتم آرام زندگی که تحت تأثیر گرمای هوا شکل گرفته، سابرِمسا یک امر کاملاً طبیعی است. در شهرهایی مانند سویا، فرهنگ

تاپاس به راحتی به وعده‌های غذایی طولانی و اجتماعی تبدیل می‌شود که با یک سابرِمسای مفصل به اوج خود می‌رسد. این گفتگوهای پس از غذا اغلب با نوشیدن یک گیلاس شراب شری محلی (مانند Fino یا Palo Cortado) یا برندی معروف خرس همراه است.

در کشور باسک (Euskal Herria)، که به غرور فرهنگی، زبان منحصربه‌فرد (Euskara) و غذاهای جهانی‌اش شهرت دارد، گردهمایی پس از غذا یک آیین اجتماعی جدی تلقی می‌شود. علاوه بر

پاچارن که یک نوشیدنی گوارشی رایج است، گفتگوها ممکن است با نوشیدنی‌های محلی دیگری مانند Txakoli (چاکولی)، یک شراب سفید گازدار و سبک، Sidra (سیدرا) طبیعی و ترش، یا یک لیوان شراب قرمز از منطقه Rioja Alavesa ادامه یابد.

کاتالونیا نیز هویت متمایز خود را دارد و حتی برای این سنت نام خاص خود را به کار می‌برد: sobretaula (سُبرِتااولا). این آیین گرامی داشته شده، اغلب با نوشیدن یک گیلاس

Cava (کاوا)، شراب گازدار معروف کاتالونیا، یا Vermut (ورموت) همراه است که به بخش مهمی از فرهنگ پیش‌غذا و معاشرت در این منطقه تبدیل شده است. در شهری پرجنب‌وجوش و بین‌المللی مانند بارسلونا، سنت

سُبرِتااولا در کنار یک سبک زندگی سریع‌تر و مدرن‌تر به حیات خود ادامه می‌دهد و تضاد جالبی را به نمایش می‌گذارد.

بنابراین، سابرِمسا نقشی دوگانه ایفا می‌کند: از یک سو، به عنوان یک ارزش فرهنگی مشترک، اسپانیا را متحد می‌کند و از سوی دیگر، بستری فراهم می‌آورد تا مناطق متنوع آن هویت منحصربه‌فرد خود را از طریق نوشیدنی‌ها، زبان و آداب‌ورسوم خاص خود به نمایش بگذارند. برای یک ناظر خارجی، آنچه دیده می‌شود «سابرِمسا» است، اما برای یک فرد محلی، این تجربه یک «سابرِمسای باسکی» یا یک «سُبرِتااولای کاتالان» است.

سابرِمسا در قرن بیست و یکم: سنتی گرامی در معرض فشار

بزرگترین چالشی که امروزه سنت سابرِمسا با آن روبروست، تضاد با فرهنگ کاری مدرن و جهانی‌شده است. استراحت طولانی دو تا سه ساعته برای ناهار، با الزامات یک روز کاری هشت ساعته استاندارد و رفت‌وآمدهای طولانی در شهرهای بزرگی مانند مادرید و بارسلونا سازگار نیست. بسیاری از شرکت‌ها به سمت استراحت‌های ناهار کوتاه‌تر یک ساعته حرکت کرده‌اند تا یک برنامه کاری «معقول‌تر» (مثلاً از 8 صبح تا 3 بعد از ظهر) ارائه دهند، که این امر مستقیماً زمانی را که برای یک

سابرِمسای واقعی لازم است، تهدید می‌کند. علاوه بر این، یک دیدگاه «ابزاری» نسبت به غذا خوردن، به‌ویژه در میان نسل جوان‌تر، در حال گسترش است که در آن، وعده‌های غذایی تنها سوختی برای بازگشت سریع به کار یا تحصیل تلقی می‌شوند.

این چالش صرفاً یک مسئله زمان‌بندی نیست، بلکه یک تضاد عمیق ارزشی است. این مبارزه‌ای است بین فرهنگی که برای ارتباط اجتماعی و «بودن» (estar) ارزش قائل است و فرهنگ اقتصادی جهانی که بر کارایی و «انجام دادن» (hacer) تأکید دارد. در این میان، سابرِمسا به نوعی مقاومت فرهنگی تبدیل شده است. انتخاب آگاهانه برای اجرای این سنت، نوعی شورش شخصی علیه «مشغله‌گرایی» مدرن و برابر دانستن بهره‌وری با ارزش فردی است. این یک تصمیم عمدی برای کاهش سرعت، اولویت دادن به ارتباطات و زندگی در لحظه حال است.

با وجود این فشارها، سابرِمسا همچنان زنده است. این سنت در حال تطبیق یافتن است، نه ناپدید شدن. سابرِمساهای طول هفته ممکن است کوتاه‌تر شده باشند (شاید 30 دقیقه)، اما این آیین همچنان برگزار می‌شود. آخر هفته‌ها، تعطیلات و مناسبت‌های خاص، سنگر اصلی

سابرِمساهای چند ساعته و «دیوانه‌وار» باقی مانده‌اند. بقای این سنت زیبا ممکن است به یک جنبش متقابل بستگی داشته باشد که آگاهانه به دنبال حفظ هویت فرهنگی و رفاه روانی در برابر فشارهای جهانی‌شدن است.

نتیجه‌گیری: درس جهانی میز اسپانیایی

سابرِمسا بسیار بیشتر از یک کلمه یا یک عادت غذایی است. این یک فلسفه زندگی است که از تاریخ و ریتم روزانه منحصربه‌فرد اسپانیا زاده شده، آیینی برای تقویت پیوندهای انسانی است و از طریق طعم‌های محلی بیان می‌شود. در عصری که انزوای اجتماعی و حواس‌پرتی‌های دیجیتال رو به افزایش است، فرهنگ اسپانیا یک سازوکار درونی برای ایجاد ارتباطات واقعی و چهره‌به‌چهره دارد.

شاید بزرگترین درسی که جهان می‌تواند از این سنت بیاموزد، بازپس‌گیری زمان باشد. سابرِمسا به ما یادآوری می‌کند که عجله کردن در لحظه حال برای رسیدن به لحظه بعد، به دست آوردن زمان نیست، بلکه از دست دادن آن است. این سنت دعوتی است برای درنگ کردن، خاموش کردن تلفن‌های همراه و لذت بردن از همراهی کسانی که دوستشان داریم. این راهی ساده اما قدرتمند برای غنی‌تر و معنادارتر کردن زندگی است، درسی که بر سر هر میزی در هر کجای جهان قابل اجراست.

انتشار: 24 تیر 1404 بروزرسانی: 24 تیر 1404 گردآورنده: blogpo.ir شناسه مطلب: 69092

به "سابرِمسا: هنر اسپانیایی گفتگو و زندگی پای میز غذا" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سابرِمسا: هنر اسپانیایی گفتگو و زندگی پای میز غذا"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید