مدیریت شهری در مقابله با کرونا تنها بود
به گزارش بلاگ پو، تهران (پانا) - بهشت زهرا همین چند روز پیش رکورد 50 ساله خود را شکست. 350 فوتی که 150 نفر از آنها کرونایی بودند نشان داد تهران نه در شرایط هشدار که در شرایط فوق بحرانی است. تعداد فوتی های کشور نیز روزانه همچنان بالای 400 نفر است.
به گزارش ایران، فعلاً طرح ترافیک لغو شده و با توجه به خطر شیوع ویروس هندی؛ نگرانی ها از سمت ویروس انگلیسی به سمت ویروس هندی رفته است. اما تصویر این روزهای تهران حتی شبیه اولین روزهای شوک آور سال گذشته نیست. رعایت پروتکل ها همچنان زیر 60 درصد گزارش می شود و با وجود اعمال محدودیت های شدید بازهم تعداد زیادی از شهفرایندان پناهشان را در جایی خارج از خانه دیده اند! حمل و نقل عمومی با وجود کاهش مسافر بویژه در هفته های اخیر همچنان شلوغ است و افزایش کرایه ها بسیاری از مسافران را به سمت مترو و اتوبوس هل داده است. گفت و گوی ما با محسن هاشمی؛ رئیس شورای شهر تهران را درباره شرایط این روزهای پایتخت و مسائلی که نباید از دید شورا پنهان مانده باشد؛ در زیر می خوانید؛
پیش از آمدن بحران کرونا قطعاً نقطه ضعف هایی متوجه سیستم حمل و نقل عمومی تهران بود اما در این دوران بویژه از زمانی که اعلام شد بیشترین میزان شیوع ویروس در حمل و نقل عمومی بوده شرایط ناکارآمدی بیش از کارهایی که تا به امروز اجرا شده خودش را نشان داد. شما به عنوان رئیس شورا که در طول این یک سال اخیر با کم و کاست این شرایط از نزدیک آشنا بودید چه تحلیلی از شرایط پیش از کرونا و بعد از آن دارید؟
البته مشکل حمل ونقل عمومی تهران، مربوط به یک سال اخیر نیست و اتفاقاً در دوران کرونا با توجه به اینکه مسافران حمل ونقل عمومی، به کمتر از نصف کاهش پیدا نموده است، شاید بعضی کمبودها دیده نشود، مشکل اصلی حمل ونقل عمومی تهران آن است که احتیاج مردم و طراحی این سیستم برای انجام حدود 15 میلیون سفر در روز بوده است، اما هم اکنون فقط ظرفیت 5 میلیون سفر، یعنی یک سوم احتیاج وجود دارد و به دلیل عدم تأمین تجهیزات و ناوگان برای شرکت های مترو و اتوبوسرانی، بار سیستم حمل ونقل عمومی به خودروهای شخصی و تاکسی های اینترنتی منتقل شده است. در دوران کرونا، مسأله ایجاد فاصله اجتماعی و عدم ازدحام در ساعت های پیک بود که موجب تشدید شیوع بیماری در سیستم حمل ونقل عمومی می شود، ما بارها این موضوع را چه به صورت شفاهی، چه مکتوب، چه نامه نگاری و چه مصاحبه مطرح کردیم اما متأسفانه در عمل اقدامی از سوی مسئولان مربوطه برای تقویت ناوگان حمل ونقل عمومی و خریداری اتوبوس و مترو انجام نشد، مشکل دیگر سیستم حمل ونقل عمومی در دوران کرونا، کاهش مسافر و درآمد آن بود که با توجه به اینکه این سیستم جهت ایجاد فاصله اجتماعی و عدم ازدحام با حدبیشتر ظرفیت ممکن کار می نماید، مشکل کسری بودجه و درآمد را ایجاد کرد که در این مورد هم ستاد ملی کرونا اعتباری برای جبران این کمبود اختصاص نداد و عملاً شهرداری تنها ماند و مجبور شد که بخشی از کسری به وجود آمده را با افزایش قیمت بلیت و بخشی را از سایر بودجه ها جبران کند که شورا با این فرایند موافق نبود و انتظار داشت که این اعتبارات از محل ستاد ملی مقابله با کرونا تأمین شود.البته با توجه به شرایط تحریم ها و کمبود منابع مالی شاید بتوان بخشی از این ناکارآمدی را پذیرفت. مثلاً در بعضی کشورها از بحران کرونا برای تبلیغ مد دیگری از حمل و نقل استفاده می کردند. حتی در خود چین هم میزان دوچرخه سواری افزایش یافت اما در تهران علی رغم اینکه شهردار پیش از کرونا حرکات خوبی را آغاز نموده بود در دورانی که به نظر می رسید باید بیشتر بر مدهای دیگر تأکید شود عملاً این اتفاق نیفتاد و مردم به ناچار از مترو و اتوبوس استفاده کردند.
من قبلاً در مورد ظرفیت دوچرخه سواری در سیستم حمل ونقل تهران شرح داده ام و بار دیگر می گویم که هر شهری را باید برای حل مسائل حمل ونقل عمومی در قالب ویژگی های جغرافیایی و جمعیت شناسی و ترافیک خودش آنالیز کرد، تهران شهری است که در شیب واقع شده است و عملاً بخش عمده ترافیک تهران در مسیرهای مسطح که قابلیت استفاده از دوچرخه را دارد، جریان ندارد بلکه در مسیرهای شیب دار است، شاید بتوان حدود یک درصد حجم تردد تهران را به سوی دوچرخه منتقل کرد اما شما نمی توانید انتظار داشته باشید شهفرایندان برای مسیرهای طولانی و با شیب از دوچرخه استفاده نمایند، دوچرخه سواری در تهران عمدتاً جنبه محلی و نمادین دارد تا فرامنطقه ای، دوچرخه های برقی هم که برای تبلیغ مورد استفاده قرار می گیرد قیمت بالایی دارد و تهیه آن برای عموم مردم ممکن نیست.
محدودیت در تردد شبانه در تهران همچنان ادامه دارد؛ اما مردم نسبت به اجرای این طرح انتقاداتی دارند و مهم ترین آن این است که چرا محدودیت تردد باید به نفع شهر بوده و به ضرر مردم باشد و چرا در جایی که می توان محدودیت ها را به نفع مردم برداشت مسئولان کوتاهی می نمایند. نمونه آن هم بحث محدوده طرح ترافیک است که با وجود هشدارها خیلی دیر لغو شد؛ درحالی که انتظار این بود که در شرایط امروز و همزمان با موج چهارم؛ لااقل محدودیت های ورود به طرح زودتر برداشته شده و مردم کمتر از حمل و نقل عمومی استفاده نمایند؟
اصولاً برقراری طرح ترافیک در اختیار شورای شهر و شهرداری نیست، بلکه شورا برحسب وظیفه قانونی خود فقط عوارض آن را معین می نماید و ستاد ملی مقابله با کرونا، می تواند نسبت به اجرای طرح ترافیک تصمیم بگیرد.
در دو مقطع هم طرح ترافیک برای کاهش تردد با وسایل حمل ونقل عمومی در دوران کرونا در تهران تعلیق شد، اما آنالیز های نهادهای مسئول نشان داد با لغو طرح ترافیک مراجعه مردم به مرکز شهر، بازار و مراکز پرازدحام افزایش پیدا نموده یعنی امکان شیوع کرونا در شهر بالاتر رفته بدون آنکه ازدحام در سیستم حمل ونقل عمومی کمتر شود، یعنی مترو و اتوبوس با لغو طرح ترافیک خلوت نشدند اما بازار و معابر به دلیل فراوری سفر جدید توسط مردم شلوغ شد و به همین دلیل تصمیم به برقراری مجدد طرح ترافیک گرفتند، با این همه چند روز پیش ستاد تصمیم به لغو طرح ترافیک گرفت و اکنون طرح برقرار نیست.
کرایه ها از اول اردیبهشت ماه اضافه شد. پیش از افزایش نرخ ها هم یکی از گلایه های مردم برای استفاده کمتر از تاکسی به گرانی کرایه ها و نبود تاکسی در همه نقاط شهر بر می گشت، وقتی ما از مردم می خواهیم از مترو و اتوبوس کمتر استفاده نمایند از طرفی تاکسی هم گران شده و خودروی شخصی هم که نمی توان استفاده کرد چطور می خواهیم جلوی شیوع ویروس را بگیریم؟ آیا باید همه تقصیرات را به گردن مردم انداخت...
قطعاً مردم تقصیری ندارند اما توجه کنید که رانندگان تاکسی هم بخشی از مردمند، نمی توان به راننده تاکسی که با تورم رسمی روبرو است گفت که مثلاً 25درصد به کرایه اضافه نکن، اگر هم قرار است نرخ کرایه تاکسی اضافه نشود باید یارانه برای تاکسی ها در نظر گرفته شود که هزینه های تاکسیداران جبران شود. به نظرم مشکل در نگاه بخشی نگرانه و جزیره ای به موضوع است، شما مسأله را جامع ببینید، مدیریت شهری با بحران کرونا و پیامدهای آن روبرو شده، در منابعش ایجاد رکود و کاستی شده اما در هزینه هایش تورم و افزایش روی داده است، دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا نیز ریالی جهت جبران هزینه های مازاد به شهرداری پرداخت ننموده است، چگونه می توان در هزینه و درآمد تعادل به وجود آورد؟ می توانیم راننده های تاکسی را وادار کنیم که وقتی همه چیز گران شده با قیمت های سابق مسافر جابه جا نمایند؟
فراهم کردن امکانات حمل و نقل عمومی برعهده مدیریت شهری است. اما وقتی حتی دوسوم اتوبوس های تهران که متعلق به بخش خصوصی است به خاطر به صرفه نبودن از ناوگان کنار می رود و درباره مترو هم معلوم نیست که آیا واقعاً از تمام ظرفیت در این روزها استفاده می شود، چطور این ناهماهنگی قابل توجیه است.
مترو با تمام ظرفیت خود در ساعات پیک کار می نماید و شرکت واحد هم از تمام ظرفیت خود در خطوط بی آر تی و سایر خطوط خود در ساعات پیک استفاده می نماید اما برای بخش خصوصی، زمانی که حداقل مسافر وجود ندارد، استفاده از ناوگانش به صرفه نیست و اجبار و بخشنامه کردن هم تا حدی می تواند اثر گذار باشد. اتوبوس های بخش خصوصی مشابهت هایی با تاکسی دارند و نمی توان آنان را دستوری مدیریت کرد، چون دولت و شهرداری یارانه برای جبران این زیان اختصاص نداده، طبیعتاً بخش خصوصی در مرز زیان حرکت می نماید و نمی توان انتظار داشت که علیه منافع خود عمل نمایند.
علی رغم بسیاری از نکاتی که شما در دوران کرونا اعلام نموده اید مثل بحث تعطیلی تهران اما اتفاقی که در شهر می افتد ظاهراً بدون مشورت و رایزنی با شورای شهر است. چون کاری که انجام می شود با صداهایی که از درون شورا شنیده می شود هماهنگ نیست. ستاد کرونا در تهران تا چه میزان با شورا در تعامل است؟
بنده به نمایندگی از شورا در جلسات ستاد کرونای تهران به عنوان عضو ناظر شرکت می کنم اما در جلساتی مانند هفته گذشته که در استانداری برگزار گشت، دعوت نشدم، البته تصمیمات ستاد کرونای تهران هم به جهت پایتخت بودن و حساسیت تهران باید در ستاد ملی مقابله با کرونا تأیید شود و این گونه نیست که این ستاد اختیار کاملی برای تعطیلی یا محدودیت ها داشته باشد، به نظر می رسد این جلسات عمدتاً برای اطلاع رسانی و هماهنگی تشکیل می شود تا تصمیم گیری و رأی گیری درباره تصمیمات.
درباره اعلام آمار مرگ و میر در تهران، شورای شهر اولین نهادی بود که در این زمینه شفاف سازی کرد. چون ظاهراً هیچ آماری از سایر شهرهای دیگر بیرون نمی آید و به همین علت این میزان مرگ و میر در مقایسه با سایر شهرها در تهران کمی تأمل برانگیز است. اکنون یکی از نگرانی های جدی به بحث تأمین گورستان بر می شود. اگر وضع به همین روال ادامه یابد ما با چه مسائلی در این زمینه روبرو خواهیم شد و مدیریت شهری چه برنامه ای برای گذر از این چالش دارد؟
مسأله آرامستان، کمترین مشکل در بحران کروناست، ما باید برای کاهش تلفات انسانی و زنده نگه داشتن مردم کوشش کنیم و نقش واکسن در این حوزه کلیدی است که متأسفانه با وجود وعده های مدیران وزارت بهداشت، در این موضوع در جهان جزو کشورهای پیشرو نیستیم و رتبه پایینی داریم.
یکی از موضوعاتی که بسیار مورد تأکید متخصصان و جامعه شناسان واقع شده است بحث آسیب های روانی و اجتماعی ناشی از کروناست. بعضی بر این باورند که شهری مثل تهران به علت از دست دادن فضاهای عمومی در طول زمان و توجه ویژه بر تأمین مسکن ساکنانش نتوانسته یک شهر تاب آور در برابر بحران ها باشد درحالی که شهفرایندان به فضایی برای تخلیه بار منفی این بحران احتیاج داشتند و می توانستند در کنار رعایت فاصله گذاری فیزیکی در شهرها با هم گفت و گوی اجتماعی داشته باشند اما ما حتی نتوانستیم پارک ها را برای این موضوع ایمن نگه داریم و به ناچار درهایشان را بستیم. بعضی بر این باورند که ما برای مرده ها در بهشت زهرا بهتر از زنده ها کار نموده ایم!
نمی توانیم بدون استناد به آمار و فکت های علمی این طور قضاوت کنیم، پیامدهای روحی و روانی بخشی از معضلات ناشی از پاندمی کروناست و تقریباً در همه جوامع درگیر با این مسأله دیده می شود، البته به دلیل ماهیت دینی و اعتقادات معنوی جامعه ایران، اتفاقاً تا حد زیادی ما در زمینه مسائل روحی و روانی نسبت به جوامع توسعه یافته بحران کمتری داریم، بخصوص در حیطه مسئولان که دیدیم مثلاً وزیر اقتصاد آلمان خودکشی کرد یا وزیر بهداشت دانمارک از هوش رفت اما مسئولان ما با روحیه بالا و خونسردی مشغول به کار هستند (با خنده) در خصوص پارک ها هم تا حدی پروتکل های بین المللی انجام شد، یعنی در زمان های پیک بیماری و مناسبت های تفریحی پارک ها بسته شدند تا جلوی گردهمایی های خانوادگی گرفته شود. به نظرم بخش عمده مسائل عصبی امروز جامعه ما ریشه در بحران مالی ناشی از کاهش ارزش پول ملی دارد که موجب فقیر شدن بیشتر مردم و ریزش طبقه متوسط به زیر خط فقر و اختلال در معیشت 7 دهک جامعه دارد تا بیماری کرونا.
منبع: خبرگزاری پاناwonder-hanger.ir: واندر هنگر | مجله معرفی کالاها و خدمات و تولید داخلی
10az10.ir: مجله سرگرمی، مجله گردشگری، موفقیت، پزشکی، سلامت، مد و لباس