مرزهای بیماردار و بیمار
به گزارش بلاگ پو، معین کردن مرزها به این معناست که هر چیز به چه کسی تعلق دارد، و هر احساس، هر فکر، هر تصور و هر خیال متعلق به چه کسی است. وقتی مرزها معین و فاصله بین افراد تعریف شده باشد، می توان به جای ترس و
نویسنده: عبدالحسین رفعتیان
تعیین کردن مرزها به این معناست که هر چیز به چه کسی تعلق دارد، و هر احساس، هر فکر، هر تصور و هر خیال متعلق به چه کسی است. وقتی مرزها تعیین و فاصله بین افراد تعریف شده باشد، می توان به جای ترس و اضطراب، اوضاع را آشکار و روشن دید و درست و آگاهانه تصمیم گرفت. اگر فاصله ای نباشد، ترس ها و اضطراب های بیمار در بیماردار نفوذ می نماید و توانایی اجرایی و عملکرد او را مخدوش و قوه تصمیم گیری او را فلج می نماید. اگر حضور اطرافیان حضوری بی اضطراب، امنیت دهنده و آرامش بخش باشد، و به بیمار نشان بدهند که سختیِ شرایطِ او را درک می نمایند، از ناراحتی او غمگینند، می توانند به خوبی از او مراقبت نمایند، در مقابل سختی ها از پا نمی افتند، از بین نمی فرایند، دست و پای شان را گم نمی نمایند و حضوری مثبت خواهند داشت، بیمار احساس امنیت و امید پیدا می نماید. در غیر این صورت ممکن است بیمار اعتماد و اتکا به آنان را از دست بدهد و با خود بیندیشد که اگر اطرافیانم، بیش تر از من دست و پای شان را گم نموده اند، پس من به چه کسی می توانم تکیه کنم. این جاست که احساس تنهایی و ناامیدی او بیش تر می گردد، اضطراب پیدا می نماید و حتی ممکن است کارهایی را که توان انجام دادن آن ها را دارد، کنار بگذارد.
منبع مقاله :
رفعتیان، عبدالحسین؛ (1386)، همراهی نزدیکان در طول بیماری (چگونگی برخورد با بیماری های سخت درمان)، تهران: نشر قطره، چاپ دوم
منبع: راسخون