مرگ بیماران کرونا در ایران 2، 5 برابر میانگین دنیا
به گزارش بلاگ پو، کرونا چند ماهی است عالمگیر شده و همچنان در همه نقاط دنیا یکه تازی می کند. هر روز اخبار جدیدی از میزان ابتلا و مرگ افراد مختلفی در دنیا منتشر می شود و تحقیقات دنیای برای کشف واکسن و داروی درمان این ویروس مرموز همچنان ادامه دارد.
فارس در ادامه نوشت: در کشورمان نیز فرایند ابتلا و جان باختن افراد نوسانات زیادی داشته است و اکنون چند روزی است که میزان ابتلا و جان باختن بیماران کرونایی، فرایند روبه رشدی داشته و نگرانی ها در این خصوص بیشتر شده است.
در این میان حضور در فصل پاییز و حرکت به سمت سرد شدن هوا و وجود بعضی بیماری های فصلی همچون آنفلوآنزا نیز موجب ایجاد نگرانی هایی در جامعه شده و در مقابل بی تفاوتی بخشی از مردم در رعایت نکات و دستورالعمل های بهداشتی نیز از جمله مسائل و دل نگرانی های موجود در راستا کنترل و مهار این بیماری است.
برای آشنایی از آخرین شرایط ویروس کرونا در دنیا و ایران، تغییرات احتمالی در ویروس، نقاط ضعف و قوت تصمیم های ستاد ملی کرونا در کشور و پیشنهادات مؤثر در کنترل کرونا در ایران پای صحبت حمید سوری استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی نشستیم و حاصل این گپ و گفت در ادامه از نظرتان می گذرد.
آقای دکتر! به عنوان اولین پرسش توضیح دهید که مهمترین تغییرات در اپیدمی کرونا در دنیا چگونه است؟
اپیدمی ها مرتب می آیند و می فرایند؛ یعنی شاید کمتر روزی داشته باشیم که در دنیا اپیدمی وجود نداشته باشد، اما نوع، شکل و الگوی اپیدمی ها متفاوت است. مثلا اپیدمی ها می تواند در حد یک طغیان ساده محلی و منطقه ای باشد یا در یک رستوران، غذایی آلوده بوده و یکسری افراد را مبتلا کند و اپیدمی ایجاد گردد.
اپیدمی یعنی در یک زمان و مکان تعیین مثلا یک روز، یک هفته یا یک سال تعداد مواردی را که از یک بیماری مشاهده کنیم بیشتر از حد انتظار آن بیماری باشد. حد انتظار؛ یعنی اینکه به طور متوسط میزان بروز آن بیماری در دوره زمانی مشابه در گذشته و در همان مکان چقدر بوده است. مثلا فرض کنید ما هر سال انتظار داریم صد مورد ابتلا به سرخک در کشور روی دهد، اما اگر این تعداد تا 300 مورد باشد، می گوییم اپیدمی شده است.
ممکن است یک بیماری در جامعه ای همیشه وجود داشته باشد و عمومی یا آندومیک باشد، اما یک دفعه طغیان کند یا اصلا بیماری از قبل وجود نداشته باشد؛ مانند کرونا.
اپیدمی ها الگوی متفاوتی دارند؛ بعضی تک منبعی هستند مثل اینکه آب شهری آلوده گردد و همه مصرف کنندگان مبتلا شوند.
تفاوت اپیدمی و پاندمی چیست؟
اپیدمی یعنی وقتی بیماری در یک منطقه، کشور یا مکان محدودی صورت می گیرد و در محدوده کشور یا کشور هایی که مجاور هم هستند وجود دارد؛ اما وقتی از پاندمی می گوییم یعنی از مرز های کشور عبور کرده و حداقل در دو کشور و در دو منطقه مختلف از نظر سازمان دنیای بهداشت، به صورت اپیدمی ایجاد شده باشد.
طبق تقسیم بندی سازمان دنیای بهداشت ما 6 منطقه در دنیا داریم؛ منطقه مدیترانه شرقی که ایران عضو آن است، اقیانوس آرام، جنوب شرقی آسیا، آفریقا، اروپا و آمریکا مناطق ششگانه سازمان دنیای بهداشت هستند.
وقتی این واژه ها را به کار می بریم مفهوم آن این است که یکسری اقدامات را باید انجام دهیم. مثلا باید سفر ها لغو گردد، ورود و خروج ها محدود شده و یکسری تصمیمات خاص صورت گیرد؛ بنابراین اپیدمی ها همیشه رخ می دهند، اما بعضی از آن ها پیش فراینده هستند؛ مثل کرونا بعضی تهدید کننده و بعضی حاد هستند و بعضی مزمن هستند، مانند افسردگی که اگر در جامعه اپیدمی گردد، این حالت مزمن دارد؛ در نتیجه اپیدمی ها و پاندمی ها می توانند الگوی متفاوتی داشته باشند و بدترین و مشکل ترین آن ها اپیدمی های حاد پیش فراینده و تهدید کننده هستند که کرونا نیز جزو آنهاست. برای همین موضوع است که سازمان دنیای بهداشت نیز اعلام همه گیری یا پاندمی کرونا کرد.
آخرین اپیدمی در سال 2009 میلادی بود که در آن زمان اپیدمی مرس را داشتیم و مربوط به خاورمیانه بود. زادگاه این اپیدمی عربستان و منشا آن شتر بود و نیز اپیدمی سارس را داشتیم که بسکمک از کشور های آسیای جنوب شرقی در سال 2002 را شامل شد و نیز ابولا که در آفریقا بروز کرد.
آنفلوآنزای اسپانیایی عظیمترین اپیدمی قبل از کرونا
اپیدمی هایی که میزان مرگ و میر بالا داشتند و عظیمترین اپیدمی قبل از کرونا، آنفلوآنزای اسپانیایی بود که احتمال می دهند، بین 20 تا 50 میلیون نفر را در دنیا کشته باشد که در سال 1918 به وقوع پیوست؛ از آن زمان تا به امروز چنین اپیدمی نداشتیم.
بعد از آن، دیگر بیماری های عفونی به این شدت اپپدمی کرونا در دنیا نداشتیم که اینقدر فراگیر بوده و کشته داده باشد؛ حتی مرس و سارس که میزان کشندگی آن ها بالا بوده، به دلیل اینکه سرعت انتشار آن ها به اندازه کرونا نبود، این قدر تلفات نداشت؛ در حالی که کرونا تا به امروز جان نزدیک یک میلیون نفر را گرفته است.
سایر اپیدمی های محدود و تک منبعی مانند مسمومیت غذایی و نیز وبا که در اثر بروز سیل رخ می دهد، خیلی برای جامعه بشری نگران کننده نبوده و بیشتر نگرانی ها در همان منطقه شیوع این اپیدمی بوده است.
در خصوص تفاوت بین اپیدمی های گذشته در دنیا و اپیدمی فعلی کرونا توضیح دهید؛ اینکه کرونا چه وجه تمایزی با اپیدمی های قبلی دارد؟
عمده ترین تفاوت موجود این است که این اپیدمی یا پاندمی، یک پاندمی تحریک کننده است؛ یعنی فقط مسئله ناشی از این اپیدمی جسمی و جانی نیست، بلکه تبعات سیاسی، اجتماعی و روانی داشته است.
شاید در زمان آنفلوآنزای اسپانیایی که در سال 1918 رخ داد، چنین شرایطی را داشتیم، اما مستندات محکمی راجع به آن وجود ندارد. در قرن 14 شیوع طاعون داشتیم که ابتلا و مرگ زیادی را به همراه داشت.
البته اولین موضوعی که از اپیدمی در تاریخ ثبت شده به قبل از مسیح باز می گردد که به آن طاعون آنتیگون می گویند و اطلاعات زیادی در این خصوص وجود ندارد. اما اپیدمی های وحشتناکی داشتیم به طوری که تمام دنیا را در برمی گرفت و همین موضوع باعث ابداع قرنطینه در قرن 14 شد.
با توجه به شرایط کرونا در کشور و وجود فراز و نشیب های زیاد در میزان ابتلای افراد به آن تحلیل شما از شرایط کرونا در ایران و دنیا چگونه است؟
تحلیل بنده این است که تا به امروز برنامه ریزی ها در داخل نتایج مطلوبی نداشته و علی رغم اینکه بسکمک از کشور ها بعد از کشور ما دچار اپیدمی شدند، اما توانستند آن را کنترل کرده و پیک اپیدمی را مهار کنند.
در کشورمان اکنون پیک سوم را تجربه می کنیم؛ علی رغم اینکه این بیماری در کشور ما زودتر شناسایی شد؛ در صورتی که در ایتالیا و فرانسه این بیماری چند هفته بعد از ما شروع شد، اما آن ها توانستند آن را کنترل کنند و ما هنوز نتوانسته ایم.
اگر بخواهیم سراسر دنیا را در نظر بگیریم به نظر می آید، چون در نیمکره جنوبی بیماری و اپیدمی آن بسیار دیرتر شروع و منتشر شد، مردم یک آگاهی و آمادگی در برابر اپیدمی داشتند و بیماری در آنجا زیاد انتشار پیدا نکرد. هر چند اپیدمی از شرق به آمریکای جنوبی رفته، اما همچنان بیماری کرونا میهمان کشور ماست.
درباره علت اینکه هنوز کرونا میهمان کشور ماست و اینکه ابهامات زیادی در اظهار نظر های مختلف مسئولان و کارشناسان وجود دارد، توضیح دهید؟
اگر بخواهیم خیلی واقع بینانه و مستند راجع به این پرسش صحبت کنیم، فکر می کنم می توانیم دو گروه عوامل را دسته بندی کنیم که در ماندگاری اپیدمی کرونا در کشورمان و اینکه اولین کشوری هستیم که پیک سوم را در دنیا تجربه می کنیم، وجود دارد.
یکسری عوامل خارج از محدوده اختیارات ما بوده و یکسری عوامل داخلی هستند. طبیعی است وقتی تحریم مالی بوده و مشکل درآمد زایی وجود داشته باشد کنترل اپیدمی خیلی سخت تر است؛ مثلا ما نمی توانیم مردم را زیاد در خانه نگه داریم و امرار معاش آن ها را نادیده بگیریم.
پرسش های زیادی که بی پاسخ مانده اینکه چند درصد جامعه هنوز به بیماری مبتلا نشده اند و ... ما نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی جامع هستیم، اما وقتی این هزینه چند میلیاردی نیاز دارد و دولت با مشکل مالی روبروست؛ بنابراین یکسری عوامل بیرونی باعث می گردد سیاست ها با احتیاط پیش برود. سیاست هایی که تا به امروز اعمال شده بیشتر نگاه درمان نگری داشته تا نگاه پیشگیرانه و بهداشتی برای همین کسانی که در تصمیم گیر ی ها نقش داشته نیرو های متخصص پیشگیری نبودند؛ ممکن است آقا یا خانم متخصص عفونی به خوبی بتواند بیماری را درمان کند، اما این فرد تخصص ندارد تا در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی ها نقش داشته باشد.
اشکال در رویکرد ها بوده؛ چراکه رویکرد های ما به سمت درمان محور بوده تا رویکرد پیشگیری از بیماری؛ به همین دلیل ما از نیرو های متخصصی که در حوزه پیشگیری در کشور داریم استفاده نکردیم. وقتی پیامد های ناگواری از این بیماری را در کشور می بینیم، باید آن را آسیب شناسی کنیم که چرا ما هنوز به این بیماری مبتلا هستیم؟ چرا در ایتالیا که بیماری با آن حجم عظیم کشته شروع شد توانست بیماری را کنترل کند و اکنون میزان مرگ روزانه آن ها زیر عدد 10 است؛ در حالی که ما در روز های گذشته بیش از 230 کشته داشتیم.
ایران جزو معدود کشور های دنیاست که بیش از صد مورد کشته در روز دارد؛ بنابراین بخش عمده آسیب شناسی چرایی این موضوع به سیاست گذاری ها و نگاه تصمیم گیران به این مسأله دارد. باید بخش به کارگیری نیرو های متخصص را فعالانه داشته باشیم؛ یعنی تمام مراجع تصمیم گیری که درگیر این موضوع هستند، از وزارت بهداشت، آموزش و پرورش و مجلس به این موضوع توجه کنند. این ها باید از نیرو های متخصص پیشگیری استفاده کنند؛ مثلا صدا و سیما هنوز یک مشاور تخصصی در اپیدمیولوژی ندارد تا پیام ها را پالایش کند. وظایف مراجع دانشگاهی است که برای وزارت بهداشت تعیین تکلیف کنند؛ به ویژه مراکز پژوهش و تحقیقاتی.
در حالی که این ها سرگرم مقاله نویسی شدند؛ البته مقاله نویسی خوب است، اما در شرایطی که مردم در کرونا قربانی می دهند، چیزی را حل نمی کند و باید برای این موارد یک نقشه سیاست گذاری تعریف گردد و پاسخ علمی برای آن ها پیدا کنیم.
برای نمونه باید پاسخ دهیم که بازگشایی مدارس چقدر باعث افزایش میزان ابتلا، بستری و مرگ می گردد. آموزش عالی قبل از برگزاری کنکور به محققان بگوید که اگر کنکور برگزار گردد، خطر بیماری چقدر است؛ نه اینکه بگوییم آزمون و خطا می کنیم؛ در نتیجه باید پاسخ سؤالات مهم را از مراکز علمی بخواهیم. برای نمونه آیا اگر مدارس را ببندیم یا طرح ترافیک را اجرا کرده و یا اجرا نکنیم، چه تاثیری به همراه دارد؟
با توجه به توضیحات شما درباره ضرورت و اهمیت استفاده از صاحب نظران در تصمیم گیری ها، آیا در ستاد ملی کرونا چنین افراد متخصصی وجود ندارد؟
متاسفانه به دلیل اینکه ستاد ملی کرونا به خوبی تعریف نشده برداشت ها راجع به این ستاد نادرست است. ستاد ملی مبارزه با کرونا ستادی است که مسئول آن رئیس جمهور است و افراد محدودی مثل وزرا در آن هستند. البته یکسری کمیته های جانبی در سطح وزارت بهداشت یا ستاد کرونای استان تهران وجود دارد که یکسری کار ها را به صورت مشورتی انجام می دهند، اما آن ها نیز هیچ تضمینی ندارند که توصیه ها و پیشنهادات به آن ها را به اجرا درآورند؛ بنابراین تصمیم جای دیگری گرفته می گردد.
با توجه به جمعیت 83 میلیون نفری کشور اکنون در مقایسه با کشور های دنیا از نظر ابتلا و تعداد جانباختگان ما در چه جایگاهی قرار داریم؟
متاسفانه شرایط ما خوب نیست. اکنون میانگین مرگ ناشی از کرونا به ازای یک میلیون نفر حدود دو و نیم برابر میانگین دنیاست و ما جزو 10 کشور اول دنیا هستیم که میزان مرگ ناشی از کرونا را داریم. هفته هاست ما به لحاظ موارد ابتلا جزو 10 تا 12 کشور اول دنیا هستیم و این موضوع نشان می دهد شرایط خوبی نداریم.
یکی از دلایل عمده آن، این است که ما از بضاعت های موجود در کشورمان به درستی استفاده نمی کنیم. مهمترین آن ها نیروی انسانی است. ما 40 سال است دکتر تربیت می کنیم؛ باید کجا از دانش این افراد استفاده گردد؟ ممکن است بگوییم بسکمک از آن ها فقط مدرک داشته و سوادی ندارند، اما باید گفت بین آن ها افراد باسواد هم وجود دارد، اما آیا از آن ها استفاده می کنیم؟ یا از مراکز علمی و تحقیقاتی خود چه استفاده ای می کنیم؟ مثلا مرکز پژوهش های مجلس تا به امروز چند متخصص را در خصوص کرونا دعوت کرده تا نظرات آن ها را بشوند و آن ها در سیاست گذاری ها مشورت دهند؛ بنابراین متاسفانه وضع ما خوب نیست؛ علیرغم اینکه حق ما نیست که وضع مان خوب نباشد.
اگر بخواهیم شرایط بهتری داشته باشیم ما نیازی به نیروی انسانی خارج از کشور و استفاده از نظرات آن ها نداریم و همه امکانات موجود است؟
بله ما همه چیز را داریم؛ البته نیاز به استفاده از تجارب کشور های دیگر را داریم، اما تجارب کشور های دیگر باید بومی سازی شده و متناسب با شرایط جامعه ما بومی گردد و این کار متخصصان داخلی است.
وقتی بحث اپیدمی می گردد، معمولا اپیدمیولوژیست ها نقش اول را دارند. البته متخصصان پزشکی در بحث بالینی می توانند ورود کنند، اما در حوزه پیشگیری نه؛ همانطور که ما نیز نمی توانیم در درمان وارد شویم و هرکسی باید متناسب با تخصص خود ورود کند.
وقتی می گوییم اپیدمی یعنی اپیدمیولوژیست ها مهمترین افراد در این زمینه هستند. بیش از 30 سال در کشور اپیدمیولوژیست تربیت می کنیم؛ تازه این جدای از افرادی است که در خارج تحصیل کرده و برگشتند؛ این کار برای چنین روز هایی است که اگر اپیدمی روی داد از آن ها استفاده گردد.
اپیدمی ها ضمن اینکه جان مردم را می گیرد و مضر است برای عده ای منفعت دارد؛ بالاخره افراد آزمایش و تست می دهند و عده ای سود می برند. آنکه دارو وارد می کند سود می برد؛ بنابراین بسکمک تقاضای القایی غلط به جامعه منتقل می کنند؛ یعنی چیزی که برای مردم واجب نیست در اثر تبلیغ، آن را به یک تقاضای عمومی تبدیل کنند و دولت و مسئولان به جای اینکه به سمت نیاز های اساسی بفرایند، دنبال تامین چیز هایی می فرایند که اصلا اولویت نیست.
نمی گردد در اپیدمی ها ساده اندیشی کرد و فکر کرد هر سیاستی که اعمال می گردد با نیت صد در صد خیر است؛ در حالی که عده ای دنبال نیت خیر نبوده و دنبال منافع خود هستند. وظیفه مسئولان این است که نگذارند عده ای در این شرایط سودجویی کنند و منافع خود را به افراد تحمیل کنند.
شرایط شیوع کرونا در استان تهران به عنوان عظیمترین استان کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟
طبیعتا تهران ویژگی خاص خود را دارد. در اپیدمی ها نکته مهم رابطه بین مواجهه یافتگی و پیامد است. هر چقدر مواجهه یافتگی با موارد ابتلا بیشتر باشد؛ به خصوص کووید 19 که سرعت انتشار بالایی دارد این موضوع قابل توجه تر است.
تهران محل تقاطع همه رفتار های شهر ها و استان های کشور است و مواجهه ها الگوی پیچیده تری نسبت به نقاط دیگر دارند و به علت تردد زیاد، شانس ابتلا و سرعت انتشار و الگوی بیماری متفاوت بوده و افزایش می یابد.
بعد از اینکه بیماری عفونی در جامعه ای ماندگار شد و حالت بومی پیدا کرد، کم کم سیستم ایمنی مردم نسبت به آن بیماری ایمنی پیدا می کند.
البته نمی گوییم که افراد مبتلا نمی شوند، اما وقتی یک نفر از بیرون منطقه با یک الگوی اپیدمی متفاوتی وارد آن جامعه می گردد، می تواند این تعادل نسبی به دست آمده را مختل کند.
تهران اکنون چنین ویژگی دارد و به طور مرتب الگوی آن تحت تاثیر ترددهاست. از طرف دیگر تنوع شیوه زندگی، شرایط مالی، اجتماعی و رفتاری در تهران بسیار بالاست، اما در نقاط دیگر این چنین نیست و این باعث پیچیده شدن اپیدمی شده است.
تحقیقاتی که در تهران انجام دادیم نشان می دهد اپیدمی ابتدا در شرق تهران متمرکز بود، اما کم کم به سمت مرکز شهر تهران آمده است؛ البته هنوز شرق آن نیز آلوده است، اما در غرب تهران و شمال غرب آن شرایط اپیدمی را خیلی به صورت حاد نمی بینیم؛ در حالی که در شرق، مرکز و جنوب تهران شرایط بدتر است.
تهران ویژگی و رفتار های خاص خود را می طلبد و نسبت به میانگین کشور پیچیده تر است و پیش بینی این است که اگر اپیدمی رو به خاموشی بگذارد، در تهران این اتفاق با تاخیر به وقوع بپیوندد. وقتی این موضوع با تاخیر همراه باشد، طبیعتا این پتانسیل و ظرفیت انتشار و شدت بیماری در آن بالاتر است.
آیا تغییرات و جهشی در ویروس کرونا ایجاد شده است؟
جهش در ویروس مرتب صورت می گیرد، اما آنقدر جهش های معناداری نیست که تاثیر زیادی در بیماری زایی بگذارد. بر اساس گزارش مرکز بیماری های اروپا که مربوط به کمتر از دو هفته گذشته است، بیان می کند هیچ سندی در دنیا هنوز وجود ندارد که تائید کند تغییر ژنتیکی اساسی در کرونا داریم.
وقتی هیچ تغییر اساسی وجود ندارد، خیلی نمی توانیم روی این موضوع مانور دهیم. بیشتر از آن چیزی که مطرح است موضوع سیاست گذاری و رفتار مردم است.
آقای دکتر! هر روز از نقاط مختلف دنیا خبر هایی مبنی بر ساخت واکسن مطرح می گردد. اکنون شرایط تهیه واکسن به کجا رسیده است؟
در جا های مختلفی این کار شروع شده، ولی تا به امروز هیچ واکسنی که قابلیت استفاده عمومی داشته باشد در دنیا وجود ندارد؛ کما اینکه در آکسفورد که پیشآهنگ تولید واکسن بود و امیدوار بودند واکسن زودتر در دسترس قرار گیرد، این کار به خاطر مشکل ایمنی متوقف شد.
هیچ کس نمی تواند زمان آمدن واکسن را پیش بینی کند
مراحلی وجود دارد تا واکسن مورد استفاده عام قرار گیرد و معمولا 5 فاز متفاوت است. در شرایط عادی ممکن است 10 تا 14 سال زمان ببرد، اما در شرایط اپیدمی به خاطر اهمیت موضوع زمان آن کوتاهتر خواهد بود؛ اما این طور نیست که مثلا بگوییم دو ماه دیگر واکسن به دست ما می رسد.
هیچ کس نمی تواند زمان آمدن واکسن را پیش بینی کند. پیش بینی یعنی اینکه بتوانیم بگوییم واکسن چه زمانی در داروخانه در دست مردم قرار گرفته است؛ در حالی که تا مراحل پنجگانه را نگذارنند هیچ تضمینی وجود ندارد. بعضی تا مرحله سه پیش رفتند، اما بازگشتند.
با توجه به توضیحات شما، برای مدیریت بهتر شرایط کرونا در کشور چه پیشنهاداتی دارید؛ باتوجه به اینکه مشاهده می کنیم در میزان حساسیت و توجه مردم در رعایت پروتکل های بهداشتی نوساناتی وجود دارد.
ما به کمک همکاران بالینی و عفونی خود به مدت دو ماه بر روی پروتکلی کار کردیم تا آن را به اجرا درآوریم. قرار بود در تهران و زنجان آن را پیاده کنیم، اما متاسفانه خیلی به ما توجهی نکردند.
چون باید ابتدا هوشمندانه عمل کرده و آن را پایلوت کنیم و اثربخشی و عوارض جانبی آن را بیازماییم و اولویت ها را تعیین کنیم.
پیشنهادات بنده این است که ابتدا لازم است تغییر سیاست بدهیم؛ مثلا به جای اینکه نگاه ما درمانی باشد و اعضای کمیته علمی و کمیته اجرایی افراد با تخصص بالینی باشند، باید نگاه، نگاه پیشگیری باشد؛ یعنی اصل بر پیشگیری باشد.
موضوع دوم اینکه؛ ارتباط رسانه ای که بین اپیدمی و مردم وجود دارد باید خوب پالایش گردد تا مردم به سیستم بهداشت و درمان بی اعتماد نشوند؛ اکنون بعضی حرف هایی می زنند که غیر واقع بوده و فاقد مستندات علمی است.
مثلا یک بار گفتند ماسک باعث کم شدن اکسیژن می گردد، یک بار اعلام شد تا پایان سال 40 میلیون نفر مبتلا می شوند و همچنین گفتند گروه سنی مبتلایان تغییر کرده است؛ این ها همه غلط است؛ یعنی ما نمی توانیم به صرف اینکه 4 بیمار به مطب ما یا بیمارستان مراجعه می کند آن را به کل کشور تعمیم دهیم؛ چرا که این نیاز به تحقیقات و کار وسیع و با نمونه های درست و کافی دارد.
شما می گویید اظهار نظر های مختلفی می گردد و ابهامات زیاد است، آیا شما آمار تعیینی دارید که در کشور چه تعداد افراد به کرونا مبتلا شده و خوب شده اند؟
نه؛ چنین آماری وجود ندارد. این از آن سوالاتی است که برای پاسخ به آن نیاز به تحقیق داریم؛ البته این کار با تعداد نمونه کوچک اجرا شده، اما قابل اعتماد نیست.
با توجه به فصل پاییز و همزمانی بیماری های سرماخوردگی، کرونا و آنفلوآنزا شرایط پیش رو را چگونه ارزیابی می کنید؟
طبیعی است وقتی اپیدمی همزمان و همراه با بیماری دیگری می گردد که خاستگاه یکسان داشته دارند نگران کننده است. یکی از بحث هایی که نگران می کند این است که مردم به علت سرما به محیط های بسته می فرایند و این باعث می گردد انتشار بیماری به دیگران بیشتر گردد.
دومین نگرانی این است که آنفلوآنزای فصلی بیاید و باعث گردد سیستم ایمنی افراد ضعیف تر باشد و ابتلای همزمان وجود داشته و عارضه ایجاد کند.
کرونا سرما را بیشتر دوست دارد
سومین موضوع این است که ما از حالت نیمه تعطیلی مانند فعالیت مدارس و دانشگاه خارج می شویم و مواجهه افراد افزایش می یابد؛ ضمن اینکه در پاییز و زمستان امکان سرفه و عطسه بیشتر می گردد و در نتیجه شانس ابتلا را افزایش می دهد. درست است ویروس کرونا تابع دما نیست، اما علاقه ا ش به سرما بیشتر است و سرما را از گرما بیشتر دوست دارد.
پایان اپیدمی کرونا در ایران و دنیا را چگونه پیش بینی می کنید؟
نمی توان این موضوع را پیش بینی کرد و بستگی به عزم دنیای دارد و اصلا نمی گردد نگاه منطقه ای، سیاسی و کشوری به این موضوع کرد؛ چراکه اپیدمی و پاندومی کرونا مسئله دنیای است. اگر همه دنیا از این ویروس پاک گردد، اما یک کشور هم باقی بماند، می تواند این ویروس را انتشار داده و انتقال دهد.
البته به طور طبیعی و در طول تاریخ هم داشته ایم که اپیدمی ها و بیماری های عفونی معمولا یک تاریخ مصرف و عمری دارند؛ مثلا اوج آنفلوآنزای اسپانیایی دو تا سه سال بیشتر طول نکشید، اما بعضی دوستان به تبع آن برای کرونا نیز پیش بینی دو تا سه ساله می کنند که این پیش بینی خیلی درست نیست؛ چراکه نمی گردد این را با آن عدد مقایسه کرد.
در عالم ویروس ها حتی اگر یک ژن جابجا گردد می تواند تفاوت زیادی در ماهیت بیولوژیک ویروس ایجاد کند و خیلی امیدوار نیستیم این اپیدمی در کوتاه مدت تمام گردد.
با توجه به توضیحات شما آیا اکنون شرایط همه نقاط کشور قرمز است؟
متاسفانه به رنگ های سبز، زرد و قرمز در کشور ما سلیقه ای نگاه می گردد؛ هرکسی هر رنگی می خواهد استفاده می کند؛ بدون اینکه مصداق علمی آن را بداند. برای نمونه اعلام شد شرایط فلان منطقه ای سیاه شده، در حالی که ما در اپیدمی ها رنگ سیاه نداریم و معمولا سه تا 4 رنگ، قرمز، سبز، زرد و نارنجی وجود دارد و این ها معیار دنیای دارند.
معیار دنیای در تعیین شرایط های مختلف چگونه است؟
اگر در طول دوره بیماری که 14 روز است، در منطقه، شهر یا کشور به ازای هر صد هزار نفر جمعیت بیش از 25 مورد جدید ابتلا داشته باشیم آن را منطقه قرمز می گوییم. منطقه سبز یعنی کمتر از یک مورد در ازای صد هزار جمعیت وجود داشته باشد. با این تعاریف ما جای سبزی در کشور نداریم.
وقتی رنگ ها را بیان می کنیم این شرایط تجهیزاتی می طلبد؛ یعنی در شرایط قرمز باید همه مدارس تعطیل گردد؛ پس اگر همه جا قرمز است چرا مدارس باز است؟ این ها تناقض است؛ یعنی یا تعریف ما از شرایط قرمز، زرد و سبز اشتباه است یا اقداماتی که متناسب با این تعاریف اعلام شده نادرست است.
منبع: فراروbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا