جهت تبدیل شرکت به جامعه را بپیمایید - بلاگ پو

در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.

تیری خودش را به یک شهردار تشبیه می نماید و همه 65 هزار شرکت یا کارکنان آن به عنوان همگروهی های او هستند. در 16 سال مدیریت تیری، او داویتا را از یک شرکت در شرف ورشکستگی به یکی از 500 غول لیست فورچون 500 تبدیل ساخته است؛ شرکتی که به بیش از 170 هزار بیمار با بیش از 2200 تسهیلات خدمت می نماید. این مدیر اجرایی 59 ساله نظرات خود را در خصوص چگونگی ساخت یک فرهنگ برنده شرکتی به اشتراک گذاشته است.

بدانید که چه زمانی آرام پیش بروید

زمانی که چند سال پیش داویتا یک شرکت دیالیز را که مستقیم با داویتا رقابت می کرد خرید، کارمندان نو از تطبیق با فرهنگ داویتا می ترسیدند. تیری در این مورد می گوید: این شبیه یک مکتب فکری است.مدیریت داویتا با گفتن این جملات که لطفا زبان ما را تا زمانی که با آن احساس راحتی نکرده اید به کار نبرید. تصور نکنید که مجبورید در خصوص ارزش های ما یا بعضی مفاهیم در شرکت ما صحبت کنید به ترس های آنها پاسخ داد.کارمندان داویتا نیز به همان مقدار نگرانی داشتند. اضطراب آنها از این بود که امکان دارد، فرهنگ داویتا برای تطبیق با کارمندان نو تغییر پیدا کند. تیری می گوید: این یک گذار سخت است. اما پس از گذشت دو سال، تقریبا 40 درصد مدیران تازه استخدام شده به همکارانی صمیمی تبدیل شده اند؛ آنها خود را کاملا با فرهنگ شرکت وفق داده اند.

انتظار داشتن شک

تیری می گوید: کنفرانس های مدیریتی در خصوص اتحاد، جامعه و دیگر ارزش های نرم اغلب با شک کارمندانی که همه اینها را قبلا گوش داده اند، روبرو می گردد. بعضی می گویند: چه کسی هست که به اتحاد معتقد نباشد؟ چه کسی هست که به کار تیمی معتقد نباشد؟ اینها نکاتی کاملا واضح است. اما تیری می گوید: به عنوان یک رهبر سازمانی، مساله اعتقاد نیست بلکه عمل به آن است. اگر من یک ماه بدون گفتن یک دروغ سپری کنم، به معنی اتحاد و یکپارچگی تلقی نمی گردد. یکپارچه بودن زمانی معنا می یابد که هنگام آسیب تماشا، دستپاچه شدن و زمانی که مجبور نیستید، باز هم راست بگویید.

برای دادن یک بازبینی بد، ابتدا چگونگی بروز آن را یاد بگیرید

تیری می گوید در اوایل آغاز حرفه اش، در ارسال بازبینی های مهم عملکردی خیلی خوب نبود. بسیار مصمم بودم که بگویم حق با من است. من درمورد روش هایی که شما با کارآیی پایین انجام می دهید، درست می گویم. در عوض، یک مدیر خوب احتیاج به رفتن به جلسه با نیت کمک به افرادش را دارد؛ حتی اگر مکالمه چندان جالبی نباشد.تیری می گوید: در یک شهر، شما باید سلامت مردم شهر را ضمانت کنید. از دست دادن شغل به این معنی نیست که دوران خدمت شما به اتمام رسیده است. مشاغل و جوامع دیگری برای پیوستن هستند.

تفکری مانند یک شهردار

مانند یک شهردار، یک مدیر اجرایی احتیاج به تفکر گسترده درمورد اثر نهایی سیاست های شرکتی دارد؛ توجه خود را تنها منحصر به ابزار نکنید؛ بلکه خاتمه را مورد توجه قرار دهید. تیری می گوید: چون اگر شما شهردار یک شهر باشید، نگران اقتصاد آن هستید؛ اما اقتصاد وسیله ای برای رسیدن به هدف است و نه خود هدف. شما می خواهید اقتصاد را کمک کنید؛ بنابراین می توانید مدارس خوب، پارک های خوب و… داشته باشید.

جوابگو باشید

بسکمک از شرکت ها، بازبینی 360 درجه برای ارزیابی مدیران به کار می برند. (روشی مناسب در زمینه توسعه کیفیت رهبری و مدیریت توسعه است. این فرآیند سیکل کاملی است که خلاصه بازخوردی از همه افراد از جمله سرپرستان، زیردستان و همکاران در خصوص جنبه های مختلف سبک رهبری و مدیریت و عملکردشان ارائه می نماید).داویتا یک مرحله بالاتر می رود. این شرکت یک مشاور مستقل برای مصاحبه کارمندان استخدام می نماید تا وفاداری تیری را به ارزش های مهم سازمان مورد تحقیق قرار دهد. یافته ها به هیات مدیره و همه کارمندان شرکت ارائه شد. او می گوید: من از تغییر استقبال خواهم کرد.

مدیر اجرایی تصمیم گیرنده اصلی به شمار میرود

گرچه داویتا اهمیت زیادی برای مفهوم تیم به عنوان یک کل قائل است؛ اما تیری به عنوان مدیر اجرایی از کنار گذاشتن تیمش نمی ترسد. او می گوید: ما در مقایسه با بیشتر سازمان ها رای گیری های بسکمک انجام می دهیم. اما من همواره حق رد کردن رای را محفوظ نگه می دارم. این موضوعی است که از اهمیت زیادی برخوردار است.