ایتالیا هم مثل ایران است فقط صف مرغ ندارند!
به گزارش بلاگ پو، سید محمد موسوی و گلایه هایی که می کند. گلایه هایی که خیلی از آنها از سر دلسوزی است. او از شرایط حاکم بر ورزش می گوید. از بی توجهی هایی که به یک سری رشته ها می شود.
به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه خبرنگاران، سید این روزها از ایران دور است اما همه اخبار را رصد می کند و می داند چه اتفاق هایی می افتد و بخش مهمی از ناراحتی هایش هم از این است. از این که دور است و شنیدن این اخبار فقط و فقط افسرده اش می کند.
همه تحت فشار هستیم
فعلا با پیاچنزا هستم و درگیر تمرین و مسابقه. تا اواسط ماه آینده اینجا هستم و بعد از آن هم چند روز استراحت و ریکاوری . خودم هم مانده ام که برنامه ام را چطور برای اردوی تیم ملی تنظیم کنم. اینجا فشار روی ما خیلی زیاد است. لیگ ایتالیا لیگ عجیبی است . توقع ها بالاست و همه از مدیر و مربی و سرمربی گرفته تا بازیکنان و همه عوامل تحت فشار هستند تا به نتیجه ای که می خواهند برسند.
از خودم راضی نیستم!
برای این حرفم دلیل دارم. هر ورزشکاری انتظاری از خودش دارد و انتظار من بیش از این بود. زمانی که به تمرینات پیاچنزا اضافه شدم دو ماهی بود که درست و حسابی تمرین نکرده بودم. در ایران هم که بیشتر از یک ماه درگیر کرونا بودم و فرایند دریافت رضایت نامه و سفرم هم که یک ماه طول کشید. این یعنی از دست دادن چهار - پنج ماه زمان. طول کشید تا به آمادگی که می خواستم برسم.
کم مانده افسردگی بگیرم
من در ایتالیا هستم اما خبرهای ایران را پیگیری می کنم. آنقدر خبرها بد و ناخوشایند است که کم مانده افسردگی بگیرم. چند ماه پیش که علی انصاریان و مهرداد میناوند را از دست دادیم و تا مدت ها حالم بد بود. افسرده و اندوهگین بودم. زمان تمرین با کسی حرف نمی زدم و شوخی نمی کردم. در حالی که همه تان مرا می شناسید. آدمی نیستم که شوخ طبعی نکنم و شاد نباشم تا این که بازیکنان تیم وقتی دیدند آن قدر حالم بد است دل شان را به دریا زدند و از من پرسیدند که چه اتفاقی افتاده است. ماجرا را که تعریف کردم همه شان ابراز همدردی کردند. علی و مهرداد از قهرمانان ما بودند و هنوز هم مرگ آنها را باور نمی کنم.
روزهایی که سخت می گذرد
نه فقط در ایران که در ایتالیا هم شرایط زیاد خوب نیست. اینجا فقط تمرین می کنیم و مسابقه می دهیم. کرونا یقه همه را گرفته است. اینجا تنها هستم و البته چاره ای هم نیست. شرایط کرونا در اینجا قرمز شده و باز همه قرنطینه شده اند. اینجا هم هر روز تعداد زیادی فوت می کنند؛ خیلی زیاد. فکر می کنم روزی 500-400 کشته می دهند.
ایتالیا هم مانند ایران است فقط صف مرغ ندارند!
ایتالیا شباهت های زیادی به ایران دارد. اینجا هم تردد ساعت 9 شب به بعد ممنوع است و فقط پلیس یا آمبولانس ها در شهر هستند. جریمه تخطی هم فکر می کنم 400 یورو است. واکسیناسیون را آغاز کرده اند اما از صف مرغ خبری نیست. جمعیت ایتالیا به نسبت ایران کمتر است و شب ها که تردد ممنوع می شود، شهر ما می شود مثل شهر ارواح.
در ورزش ایران را باید تخته کرد
امسال قرار است بازی های لیگ ملت ها متمرکز برگزار شود. این کار خیلی سخت است آن هم قبل از المپیک. با این حال باز خوش به حال بازیکنان سایر کشورها. حداقل مثل ما محض رضای خدای بازی نمی کنند. از سال 2013 که پایمان به لیگ جهانی باز شد تا به حال محض رضای خدا بازی می کنیم. یک سال تمام از قهرمانی آسیا گذشت و خبری از پاداشش نشد. وقتی سر و ته پاداش سکه را با سکه دو میلیونی به هم می آورند ، ورزش با این شرایط به قهقرا می رود. البته غیر فوتبال که شرایط و اسپانسر خودش را دارد. با این شرایط باید در بقیه رشته ها را تخته کرد. این نان و آب نمی شود که مدال المپیک مهم است و عرق ملی اما وقتی مدال می گیرند، پاداش درخوری نمی گیرند، ورزشکاران ملی پوش هم زن و بچه دارند و مسائل زندگی شان را. آنها چهار سال تمرین می کنند و کار دیگری ندارند ، با این حساب عجیب نیست وزنه بردار به جای چهارسال تمرین سخت برای این که چند ثانیه وزنه سنگین را بالا ببرد و پولی گیرش نیاید دنبال کار برود.
می گویند والیبالی ها قراردادهای میلیاردی دارند اما...
می گویند در والیبال بازیکنان قرارداد میلیاردی دارند در حالی که هزینه های بازیکن در سال خیلی بیشتر از یک میلیارد است. حساب کنید یک جفت کفش 6 تا 8 میلیون می شود، آن هم برای چند ماه. ورزش ایران با این نگاه مسؤولانش خیلی زود تمام می شود. شک نکنید با این شرایط تا المپیک بعدی نمی رسیم. حتی فوتبال هم بعداز کی روش درسراشیبی است ، چرا که رویه والیبال بعداز ولاسکو را در پیش گرفته است. حالا حکایت ورزش هم حکایت دو، دو تا چهار تاست .
مازیار فیروزی - گروه ورزش / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین