کاهش شمارگان؛ راهکاری برای بقا در نشر
به گزارش بلاگ پو، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، افزایش قیمت فراوری کتاب، رکود بازار و عوامل مختلفی که این روزها دست به دست هم داده اند، ناشران را به آزمودن ایده های تازه واداشته است. البته این مساله، فقط برای ناشران مطرح نیست و باقی اصناف هم اگر بخواهند در شرایط ایجاد شده، دوام بیاورند، مجبورند دست به اقداماتی نوآورانه بزنند. در صنعت نشر، هر اقدامی که بتواند هزینه های انتشار کتاب را کاهش بدهد، می تواند راهکاری برای بقا تلقی گردد. این اقدامات، می تواند کاهش تیراژ کتاب یا حتی چاپ به ازای سفارش باشد؛ اقدامی که البته سعید دمیرچی، مدیر انتشارات هرمس وقوع و اجرایی شدن آن را در صنعت نشر ایران، بعید می داند.
تیراژ کمتر = بازگشت سریع تر سرمایه
افزایش هزینه های فراوری کتاب و ریسک بالای بازگشت سرمایه ، از مهمترین نگرانی ها این روزهای ناشران را شامل می گردد. به نظر شما در این شرایط، چه راه حلها و استراتژی هایی می تواند به یاری ناشران و البته سایر فعالان صنعت نشر بیاید؟
مجموعه مسائل برای تجدیدچاپ کتاب، موجب شده است که ناشران حرفه ای، گزیده کارتر از قبل بشوند تا بتوانند کاغذ خود را مدیریت نمایند. اگر در گذشته روال این بود که 1000 نسخه از کتابی چاپ بگردد، الان ناشران به این نتیجه رسیدند که 500 نسخه کتاب چاپ بنمایند. اگر این تعداد کتاب در یک ماه فروش رفت، آن عنوان را تجدید چاپ می نمایند.
درست است که چاپ در نسخه های پایین -به دلیل هزینه های چاپ دیجیتال- ممکن است هزینه ها را بالا ببرد، اما دوره گردش اقتصادی ناشران را کوتاه تر می نماید. برای مثال؛ اگر ناشری امروز کتابی را در شمارگان زیر 500 نسخه چاپ کند و تمام نسخه های این کتاب ظرف یک هفته به فروش برسد، ناشر هشت ماه بعد دریافتی خواهدداشت. اما اگر کتاب را در هزار یا دو هزار نسخه چاپ کند، دست کم سه یا چهار ماه طول می کشد که نسخه ها فروخته گردد و ناشر هشت ماه بعد از آن چهار ماه، دریافتی خواهدداشت؛ یعنی بازگشت سرمایه حداقل یک سال طول می کشد. به همین دلیل ناشران در تعداد محدود کتاب چاپ می نمایند تا بتوانند به حیاتشان ادامه دهند و از طرفی ریسک فروش کمتر گردد.
راه حل دیگر، تشکیل هولدینگ است؛ یعنی یک ناشر با چند مدیر نشر دیگر که در حال ورشکستگی اند، با هم توافق می نمایند. من موافقم که ناشران کوچک، خوب و حرفه ای، برای حفظ حیات، وارد هولدینگ شوند؛ چراکه کاهش هزینه را به همراه خواهدداشت. باید توجه داشت، افزایش هزینه ها فقط در مسائل مرتبط با زینک، کاغذ، چسب و صحافی نیست؛ بلکه برای مثال با 21 درصد افزایش حقوق پرسنل روبرو هستیم که هزینه های جاری است و دیده نمی گردد. ناشران ممکن است کمتر به هزینه های جاری توجه نمایند اما هزینه صفحه آرا، گرافیست، بیمه کارکنان و .. هزینه های جدی در نشر به شمار می آیند. وقتی 10 ناشر با هم ادغام شوند، هزینه های اداری کاهش پیدا می نماید و به بقای ناشران یاری می نماید.
احتمال زیر پا گذاشته شدن حق مولف و مترجم
همین اتفاق آیا می تواند در همکاری کتاب فروشی و ناشر بیفتد؟
برای اینکه دستگاهی در فروشگاهی گذاشته گردد، باید توجه داشت که کتاب به چه اندازه فروخته می گردد، اگر این روش با استقبال روبرو گردد، ممکن است فروشگاهی اقدام به انجام آن بکند. اینجا بحث حق مولف و مترجم مطرح می گردد، باید برای انتشار کتاب با این روش، قوانینی در نظر گرفته گردد تا حقوق مولف و مترجم نادیده گرفته نگردد.
در ایران قانون حمایت از حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان وجود دارد اما به درستی رعایت نمی گردد؛ زیرا ناشری که کتابش افست شده است، اگر در دادگاه شکایت بکند، برای اثبات باید مجرم را حین ارتکاب جرم بگیرد و همچنین از او فاکتور داشته باشد. این درحالی است که پس از تمام این مراحل افراد به راحتی پس از پرداخت جریمه در میدان های تهران به فعالیت خود ادامه می دهند. نگرانی من از این است که اگر دستگاه چاپ دیجیتال وارد کتاب فروشی ها گردد، حقوق مولفان و مترجمان زیر پا گذاشته گردد. همچنین ممکن است از کتاب های پرفروش ناشران سوءاستفاده گردد و افست کتاب ها به فروش برسد.
به نظر شما ممکن است ناشران بر اثر تشدید مسائل انتشار کتاب و افزایش قیمت مواد اولیه فراوری آن بعد از همه گیری بیماری کووید19، به سمت استراتژی چاپ به ازای سفارش تمایل پیدا نمایند؟
بعید می دانم ناشران در ایران مانند سیستم نشر امریکا و اروپا تجدید چاپ را بر اساس احتیاج مشتری انجام دهند. حداقل می توانم بگویم این اتفاق در سال های نزدیک نخواهدافتاد! در ایران تقریبا 14 هزار ناشر داریم و ناشرانی که کتاب چاپ می نمایند و در بازار با وجود مشکل کاغذ، زینک و ... به فعالیت خود ادامه می دهند، از نظر من 200 ناشر بیشتر نیستند. از این تعداد ناشر، چاپ به ازای سفارش برای آن هایی ممکن است که فروشگاه زنجیره ای دارند. مگر چند ناشر داریم که فروشگاه زنجیره ای داشته باشد؟ در مجموعه شهر کتاب ها هم که مدیریت یکپارچه دارد، اما در هر کتاب فروشی، مدیریت و سیاست های خرید و فروش مجزا است. شاید یک یا دو ناشر باشند که خرید و نصب تجهیزات لازم برای این روش توسط آن ها ممکن به نظر می رسد. اما آن ها هم بعید است چنین اقدامی انجام بدهند، چراکه آن ناشر مگر چند کتاب پرفروش دارد؟
ممکن نیست ناشران در تعامل با کتاب فروشی ها و با ثبت سفارش از سوی آن ها، نسبت به انتشار کتاب با چاپ دیجیتال اقدام نمایند؟
سیستم فروش کتاب با سیستم نشر متفاوت است. شاید برای انتشاراتی های منطقی باشد که در فروشگاه های خود، برای تجدید چاپ، دستگاه دیجیتال بگذارند، اما برای باقی ناشران بعید می دانم؛ چراکه برایشان به صرفه نیست. باید توجه کرد در کتاب فروشی های عظیم مانند شهرکتاب یا چشمه، چه تعداد از کتاب از یک ناشر به فروش می رسد. کتاب فروشی های معتبر، آخر هفته ها، لیست کتاب های پرفروش خود را ارائه می نمایند و باید به این لیست ها توجه کرد؛ چراکه شاید از یک لیست که شامل 20 کتاب است، فقط دو کتاب برای یک نشر عظیم باشد. فروشگاه عظیم اگر به اسم یک نشر هم باشد، کتاب سایر نشرها را هم می فروشد.
ناشران حرفه ای برای تجدید چاپ از بازار بازخورد می گیرند
فکر نمی کنید مساله سرمایه گذاری، در این راستا عامل مضاعفی باشد؟
کتابی که ناشر در خارج از کشور چاپ می نماید، با تیراژهای ایران در حوزه عمومی فاصله زیادی دارد. ممکن است در دانشگاه کمبریج یا جای دیگر یک کتاب تخصصی با تیراژ محدود منتشر گردد. خیلی از ناشران و دانشگاه های معتبر هم تیراژ محدود دارند؛ چراکه مخاطب آن کتاب ها محدود است. این روش شاید در آنجا امکان پذیر باشد؛ چراکه قانون حق امتیاز در آن کشورها رعایت می گردد.
در ایران اما ناشران، هر کتابی را که مخاطب داشته باشد، تجدید چاپ می نمایند. ناشران حرفه ای از بازار بازخورد می گیرند و کتاب چاپ می نمایند. برای مثال کتابی را ناشر برای نخستین بار چاپ می نماید، اگر چاپ نخست آن به سرعت تمام شد، ناشر متوجه می گردد، کتاب کشش تجدید چاپ دارد.
نکته دیگری که باید آن در درنظر گرفت، این است که کتاب، مستقیم از ناشر به کتاب فروشی داده نمی گردد؛ بلکه موزع آن را برای کتاب فروشی ها پخش می نماید. در ارتباطی که بین ناشر، موزع و کتاب فروش هست، موزع همواره درباره شرایط فروش کتاب به ناشر هشدار می دهد و بر اساس آن ناشر برای تجدید چاپ کتاب تصمیم می گیرد. از طرفی بین کتاب فروش و موزع ارتباط برقرار است. کتاب فروش درخواست خود را به موزع می دهد و اگر موزع کتاب را نداشته باشد، به موزع های دیگر درخواست می دهد و وقتی می بیند که کتاب در انبار هیچ کدام موجود نیست، متوجه می گردد چاپ کتاب تمام شده است. در این صورت اگر چرخه درست باشد، ناشر حساب می نماید و می بیند که چند موزع خبر اتمام موجودی به او داده اند و برای تجدیدچاپ تصمیم می گیرد.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران