چرا باید پروپاگاندا را از اقتصاد حذف کنیم؟

به گزارش بلاگ پو، محمد مهدی حاتمی؛ بعضی اساساً این گونه تبلیغ می نماید که ایران باید کوشش کند همه انواع کالا های ممکن را در داخل خاک ایران فراوری کند و در حالت حدی، یک اقتصاد خودکفا شکل بدهد تا در مقابل تحریم های احتمالی در آینده، دست کشور در مقابل بیگانه دراز نباشد.

چرا باید پروپاگاندا را از اقتصاد حذف کنیم؟

به گزارش خبرنگاران، حامیان این ایده، می گویند ایران نباید پس از برجام به دنبال خرید هواپیما های خارجی می رفت و برای واردات ده ها هزار واگن قطار دست دوم با روسیه قرارداد می بست. آن ها همچنین می گویند واردات گوشی های تلفن همراه خارجی هم باید متوقف گردد، چرا که ارزبری بالایی دارد.

آیا هواداران این ایده می دانند به دنبال چه چیزی هستند؟

بعضی اصول گرایان که به دنبال قطع واردات ایران از کشور های دیگر هستند و می گویند ما باید خودمان همه چیز را (از خودرو و هواپیما گرفته تا کولر، واگن های مترو و حتی خمیردندان) در داخل فراوری کنیم، در واقع از یک مشیِ مالی حمایت می نمایند که دست کم در چند دهه اخیر، به شدت از سوی جریان اصلیِ اقتصاد در دنیا مورد انتقاد بوده است.

در ادبیات مالی، کوشش دولت ها برای ایجاد محدودیت در تجارت، به وسیله ممنوعیت واردات یا افزایش تعرفه های وارداتی، به اندازه ای که واردات به شدت محدود گردد، حمایت گرایی (Protectionism) نامیده می گردد.

سیاست های حمایت گرایانه، در سال های اخیر نمونه های فراوانی در ایران داشته اند. به عنوان نمونه، واردات خودرو به کشور از سال 1396، به دنبال محدودیت شدید منابع ارزی ممنوع و محدود شده و این در حالی است که حتی پیش از آن هم، تعرفه های واردات خودرو که گاه تا 200 درصد از قیمت خودرو در خارج از کشور را هم شامل می شد، عملاً نوعی سیاست حمایت گرایانه بود. در واقع، دولت با این استدلال که از خودروسازان داخلی حمایت می نماید، جلوی واردات خودرو به داخل را تا حد امکان سد می کرد.

واردات لوازم خانگی خارجی به ایران هم هر چند در تمام طول این سال ها در جریان بوده، اکنون به دلیل تحریم ها، از سوی فراورینمایندگانِ خارجی این لوازم محدود شده و فراورینمایندگانِ داخلیِ لوازم خانگی هم به وسیله لابی با نهاد های رسمی، خواهان تداوم این محدودیت ها، حتی پس از لغو تحریم ها هستند.

با این همه، نشانه های بسیاری وجود دارد که حمایت گرایی نه فقط یک سیاست محکوم به شکست است، که در مواردی ضربه های اساسی به اقتصاد کشور ها وارد می نماید. اما علم اقتصاد در این مورد چه می گوید؟

از تقسیم کار تا مزیت نسبی

آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن، تقریباً نخستین کسی بود که به شکلی دقیق مبانی این موضوع را تشریح کرد. اسمیت به طور خلاصه می گفت اگر هر کس به طور تخصصی به کاری بپردازد که در آن تبحر بیشتری دارد، جامعه به طور کلی بیش از حالتی منتفع می گردد که همه بخواهند همه چیز را خودشان فراوری نمایند. این، همان اصلی است که به آن تقسیم کار یا تخصص گرایی می گویند.

اگر ایران بخواهد نارگیل یا آناناسی را که از کشور های واقع در کمربندِ استوایی وارد می نماید، خودش در داخل کشور فراوری کند، باید مسائل بسیار زیادی را پشت سر بگذارد. ساده ترینِ این مسائل، تاسیس گلخانه هایی است که رطوبتی مشابه رطوبتِ مناطق حاره ای را فراهم می نمایند. به این ترتیب، قیمت تمام شده هر یک نارگیل یا آناناس فراوری ایران، قطعاً گران تر از زمانی خواهد بود که این کالا ها از کشور های استوایی تامین می شوند.

همین حالا، سوئیسی هایی که بهترین ساعت ها و بهترین شکلات هایِ دنیا را فراوری می نمایند، محصولات کشاورزی مورد احتیاجشان را از کشور های دیگر وارد می نمایند و اساساً دلیلی هم ندارد که خودشان این محصولات را فراوری نمایند.

مثال معروف این موضوع، در بعضی کتاب های مقدماتی اقتصاد آمده است: تصور کنید حرفه ای ترین جراح مغز در دنیا، که هزاران بیمار در فهرست جراحیِ او صف بسته اند، نانِ مورد احتیاج برای صبحانه اش را هم خودش بپزد. در این حالت، در هر روز، احتمالاً یک بیمارِ به شدت بدحال، شانس جراحی شدن به دست این جراح حرفه ای را از دست می دهد. بنابراین، بهتر است جراح مغز کار خودش را بکند و نانوا هم کار خودش را و این در نهایت، برای کل جامعه هم مفیدتر خواهد بود.

این در واقع قدرت مزیت نسبی و تقسیم کار در اقتصاد است که به ما امکان می دهد زندگی هایی همراه با رفاه داشته باشیم: یکی می نویسد، یکی نانوایی می نماید، یکی فرش می بافد و یکی هم خودرو فراوری می نماید، چرا که هر کس در انجام بعضی از این کار ها نسبت به سایرین مزیت هایی دارد که به او امکان می دهد در کارش متخصص گردد و همزمان، از محصولات و خدمات فراوری شده توسط سایرین بهره ببرد.

این اصل در خصوص کشور ها هم صادق است. فراوری خودرو در داخل ایران، به دلیل عدم دسترسی به بازار های خارجی، صرفه کمتری در مقایسه با فراوری خودرو توسط شرکت های کره جنوبی دارد. فراورینمایندگان کُره ای، از هر پلت فرمِ فراوریی خود، چند میلیون دستگاه در سراسر دنیا به فروش می رسانند و به همین دلیل، طراحی پلت فرم های جدید در هر سال، برای آن ها به صرفه است.

خودروسازان ایرانی، اما در بالاترین حد، تنها به بازار ایران (و در حد بسیار محدود به بازار کشور های همسایه) دسترسی دارند و به همین دلیل، طراحی پلت فرم های جدید برای آن ها صرفه مالی کمتری دارد، چرا که از طراحی گرفته تا ساخت قالب و تغییر در خط فراوری و ربات ها، هزینه های ایجاد یک پلت فرمِ جدیدِ خودرو را بسیار گران قیمت می نمایند.

فراوریِ فولاد به قیمت جان آدم ها

کالای حمایت گرایی، اما متاسفانه در ایران خریدار دارد. تحمل چند دهه تحریم های سنگین ما را مجبور به فراوری بعضی کالا نموده که در غیر این صورت به سراغ فراوری آن ها نمی رفتیم. منصفانه اگر نگاه کنیم، بخشی از فشار ها به نفع ما تمام شده و ما در فراوری بعضی کالاها-از خودرو تا موشک-تخصص پیدا نموده ایم. با این همه، اگر حمایت گرایی به یک اصل به جای یک استثنا بدل گردد، اقتصاد ملی ما دیر یا زود زمین گیر می گردد.

یکی از جلوه های زشت حمایت گرایی در ایران، صادرات آب مجازی است. منظور از آب مجازی، میزان آبی است که در فراوری کالا ها و محصولات مختلف مورد استفاده قرار می گیرد، اما از آنجا که این آب در محصول نهایی دیده نمی گردد، به آن آب مجازی یا آب پنهان گفته می گردد. به عنوان نمونه، برای فراوری هر یک کیلوگرم گوشت گاو، چیزی در حدود 15 تن آب مصرف می گردد، موضوعی که باورش برای یک فرد غیرمتخصص واقعاً سخت است.

ایران یکی از خشک ترین کشور های دنیا است و سرانه آب در دسترس و تجدیدپذیر در ایران، حتی با وجود بارندگی های سال های اخیر، همچنان در شرایط بحرانی قرار گرفته است. این موضوع موجب شده تا در دولت یازدهم، وزارت جهاد کشاورزی به شکل جدی ممنوعیت کشت برنج در هر جایی به غیر از سه استان شمالی کشور را در دستور کار قرار دهد و حتی بعضی کارشناسان، مدعی شوند ایران بهتر است اساساً به یک واردنماینده محصولات کشاورزی بدل گردد.

ماجرا البته به همین سادگی نیست و بحث هایی همچون بحث امنیت غذایی هم به میان می آید، اما موضوع زمانی جدی می گردد که بدانیم بر اساس مدل سازی های اقلیمی، فلات مرکزی ایران (شامل پهنه ای به وسعت استان های اصفهان، یزد، قم، سمنان و کرمان) تا یک دهه آینده به مرز غیرقابل سکونت بودن نزدیک می شوند.

اما تاکید بر لزوم فراوری تمام محصولات کشاورزی در ایران و پروپاگاندایی که حول آن شکل گرفته، ایران را به سمت شرایط تنش آبی سوق داده است. آمار ها نشان می دهند تنها در سال 1397، ایران حدود 770 هزار تن هندوانه صادر نموده که دست کم معادل صادرات حدود 770 میلیون لیتر آب (دو برابر ظرفیت کامل سدِ کرج) است و این تنها یکی از محصولات صادراتی آب بر در ایران است.

این در حالی است که سرمایه گذاری های سنگین در صنعت فولاد کشور در طول چند دهه گذشته، آن هم بدون توجه به آمایش سرزمینی موجب شده که فشار بر سفره های آب زیرزمینی افزایش پیدا کند.

منظور از آمایش سرزمینی در فراوری فولاد هم این است که فراوری این محصول، باید در جایی صورت بگیرد که به آب فراوان دسترسی داشته باشد، اما امروز در دل کویر و در استان های اصفهان و سمنان، صنایع فراوری فولاد شکل گرفته اند که عمدتاً با اهداف انتخاباتی نمایندگان این مناطق در ساختار قدرت همبستگی داشته و دارند.

در واقع، آنچنان که آمار های انجمن دنیای فولاد نشان می دهند، ایران (در ژانویه 2021 میلادی) دهمین فراورینماینده عظیم فولاد در دنیا بوده است و این در حالی است که هر 9 کشورِ پیش از ایران در این فهرست، همگی منابعِ آبیِ بیشتری در مقایسه با ایران دارند. (این کشور ها به ترتیب عبارتند از: چین، هند، ژاپن، روسیه، آمریکا، کره جنوبی، ترکیه، آلمان و برزیل)

چرا باید پروپاگاندا را از اقتصاد حذف کنیم؟

اما راه چاره این شرایط چیست؟ اقتصاددانان می گویند صنایع در شرایط رقابت بهتر عمل می نمایند و در واقع، نوعی داروینیسم بر حوزه صنعت هم حاکم است: صنایعی که واقعاً رقابتی باشند از گردونه رقابت سربلند بیرون می آیند و صنایعی که به شکلی مصنوعی رشد نموده باشند، جای خود را به صنایع دیگر می دهند.

آزاد بودن واردات، این شانس را به صنایعِ رقابتیِ داخلی می دهد که با نمونه های دنیای رقابت نمایند و صنایعی که در آکواریومِ حمایتِ دولتی رشد نموده اند، ناچار به تعطیلی خواهند بود. اگر از خودمان بپرسیم که چرا بعضی خودرو های داخلی، با وجود کیفیتِ کنونی شان، هم قیمت با بعضی خودرو های فراوری شده توسط برند هایی همچون فورد و تویوتا و حتی خودرو های الکتریکیِ تسلا هستند، می توانیم عمق بحران حمایت گرایی را بهتر درک کنیم.

به نظر می رسد این موضوع باید به شکلی گسترده تر در مطالبات مالیِ جامعه از مدیران نهاد های اجرایی و تقنینی قرار بگیرد. به عبارت ساده تر، نباید اجازه داد صنایعِ آکواریومی، با دریافت رانت های صد ها هزار میلیارد تومانی، جای صنایعِ واقعاً رقابت پذیرِ داخلی را بگیرند.

bestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا

منبع: فرارو
انتشار: 26 آبان 1400 بروزرسانی: 26 آبان 1400 گردآورنده: blogpo.ir شناسه مطلب: 47613

به "چرا باید پروپاگاندا را از اقتصاد حذف کنیم؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا باید پروپاگاندا را از اقتصاد حذف کنیم؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید